• خانه 
  • تماس  
  • ورود 

اندک درد و دل دخترانه با پدرِ مهربان عالمیان

03 مرداد 1404 توسط مدرسه علميه حضرت فاطمه الزهراء سلام الله عليها آمل
اندک درد و دل دخترانه با پدرِ مهربان عالمیان

بسم الله الرحمن الرحیم

#طلبه_نوشت…

#مازندران

نبودنت این روزها بغضی است در گلویم “مولا جان”

وقتی مظلومیت مسلمانان را می‌بینم 

در دل فریاد میزنم کجایی ای در هم شکننده ظلم مستکبران؟

این جدایی دیگر بس است، 

بیا تا دلمان با بودنِ شما جلا بگیرد،

“مولای من” این روز ها در حوالی ما غذا را که می بینیم،

آب را که می نوشیم علاوه بر لبانِ تشنه جدِ غریب تان حسین بن علی، یاد تشنگی فرزندان غزه، دمار از روزگارمان در می آورد.

شاید دیروز در کربلا نبوده ایم اما امروز کربلا را در جای جای غزهِ صبور می بینیم، 

از شما چه پنهان دلمان خون است “یا ابن الزهرا"(سلام الله علیها) کمی درد و دل با شما شاید چشمانِ گریانِ ما را آرام کند.

عاشورای هر سال زمزمه لب هایم این است (یا لتنی کنا معک) اما این روزها که فریاد کودکان مظلوم را می‌شنوم و کاری نمی توانم برایشان انجام دهم شرمندگی همه وجودم را فرا می‌گیرد.

این صدای فریاد ستمدیدگان زمان است که از جورِ فرعونیان برخواسته و عده ای در حال تماشایند درست مثل عاشورای ۶۱ هجری. 

“پدر مهربانم” بس است این جدایی بیا و دستِ مهربانت را بر سر امت خود بکش. دنیا منتظر آمدن توست. 

اهریمنان پای در گلویمان گذاشته و فریادمان برخواسته است و گوش هایمان منتظر بانگ (انا المهدی) شما است.

“مولا جان"..نفرت خود از آن قوم عهد شکن را در سینه داریم تا روزی که شما بیایید. 

تا روزی که انتقام درد و دل های غریبانه مولایمان با چاه و پهلوی شکسته مادرمان را بگیرید. 

تا روزی که انتقام اشک های مردم بی گناه به دستان شما گرفته شود آن روز بی شک بهترین روز همه جهانیان است، روزی که ظالم خار شود و حق به حق دار برسد. انتظار روزی را می کشم که در سرزمینِ زیتون در مسجد الاقصی نماز بخوانم و همه اصحاب آخرالزمانی شما را بار دیگر ببینم سیدِ مقاومت را…حاج قاسم را…حاج احمد متوسلیان را…حاجی زاده و سنوار را… آن روز چه روزی شود. 

مادران در حال نماز و دخترکان در حال بازی و خندیدن، صدای بازی گوشی هایشان به گوش برسد و موهایشان دیگر خاکی نباشد با آن گلِ سر های رنگارنگ و چشمان به رنگ آفتاب شان، بعد از نماز نیز کودکان به آغوش پدر مهربانِ زمانشان پناه برند و جرعه جرعه از آرامشش سیراب شوند و چه روزی می‌شود آن روز “مولایِ من” ، 

آن روز دیگر نشانی از یزیدیان نیست. 

دنیای بدون آنها؟؟

تصورش هم قلب هایمان را آرام می کند. چشمان اشک بار خود را باز می کنم از سفرِ کوتاهِ آرزوهایِ عمرِ بیست و اندی ساله ام. ای نفس، این روزهایت را به خاطر بسپار، رنج های امروزت را فراموش نکن. 

بلند شو و حرکت کن. ناامیدی؟؟هرگز…طلوع فجر نزدیک است. 

بوی پیراهن یوسف به مشام می‌رسد.حرکت کن مولایت منتظر توست…

✍🏻طلبه مریم راعی

🆔@HODAhozebanowanAMOL

 نظر دهید »

قلب های بی قرار

31 تیر 1404 توسط مدرسه علميه حضرت فاطمه الزهراء سلام الله عليها آمل
قلب های بی قرار

بسم الله الرحمن الرحیم

خداوندا به آه دل معصوم، به آه دل مظلوم

اللهم عجل عجل عجل لولیک الفرج بحق الزینب سلام الله علیها💔

 

می خواهم این عکس جلوی چشمم باشد

تا هرلحظه با بغض امام را صدا بزنم

خداوندا چقدر بی تابم

چقدر بیزارم از دنیا 

با هر بغض در گلوی کودکان و هر ضجه مادران

و اشک در چشمانشان

این زندگی خنجری می شود که در قلبم فرو می رود

و می خواهم داشته باشم این خنجر را، تا زمانی که آنرا فرو ببرم به قلب ظالمان و غاصبان

امیرالمومنین امام علی علیه السلام فرمود: دنیا رامقصر ندانید و به دنیا ناسزا نگویید، آری این انسان ها هستند که دنیا را می سازند

بیزارم از این ظالمان و آن سازشکاران

خسته ام از مرزهای حماقت

که جان ها را به بازی گرفته است

چطور می شود رها شد از این زنجیرهای دست و پاگیر

و هجوم برد به سوی کودکان گرسنه

و در دهانشان لقمه گذاشت 

و دست نوازش برسرشان کشید همچون دست نوازشگر امامانمان بر سر یتیمان

خداوندا، فریادمان را بشنو

و دستمان را بگیر تا بتوانیم شکست دهیم هیمنه پوشالی این شیاطین انسان نما را

و‌ ادامه دوران صبر را بر ما ببخش

جگرهایمان پاره پاره گشت از تماشای عمق چشمان کودکان بی گناه 

و این بغض کودکان معصوم است که بی قرار کرده ما را

خداوندا، در این زمان

اگر سر تا پایم را در بی نظیرترین نعمات قرار دهی، آنرا نمی خواهم

آنچه از تو می خواهم نجات است 

نجات مردم مظلوم جهان

و پایان ظلم 

برسان حجت برحقت را

با اینکه زندگی موهبتی از سوی تو بود

اما ما زندگی نمی کنیم،

ما فقط روز می گذرانیم 

هر روز با بغض 

هر روزمان کربلاست

هر روزمان نگرانی از بی پناهی مردم بی گناه

ما غذا نمی خوریم، مگر با بغض مگر با اشک

چطور کودکی بگوید، درخواستم غذاست و بشود غذا خورد

یا رزاق، چطور روزی عده ای را غصب کرده اند؟

خدایا این چه امتحانی ست که می خواهی صبر نماییم

اگر می گویی هر لحظه ظهور را بخواهید،

قسم به جلالت که می خواهیم

مگر می توانیم منتظر آزادی جهان از ظلم نباشیم

خدایا ما می توانیم هجوم ببریم به سوی دشمنان و

آنها را با دستهایمان ریشه کن کنیم

اما این مرزهای لعنتی 

این قانونهای بشر بی بشر

این مکتوبات بی ثمر

زنجیرهای آزادگان جهان گشته

حجتت را بر ما برسان تا زنجیرهای شیاطین دنیا را جمع کند،

تا لشگر آزادگان جهان دست نوازش برسرمظلومان بکشند.

خدایا نگذار ما به دیدن این تصاویر عادت کنیم

قلب های ما را همواره در اندوه این ستمها قرار بده

تا ظهور امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف

اللهم عجل لولیک الفرج بحق الزینب سلام الله علیها

به قلم طلبه زینب کلیج

#طلبهـنوشت

نمایش کلیپ

HODAhozebanowanAMOL@

 نظر دهید »

جمعه خشم آمل

30 خرداد 1404 توسط مدرسه علميه حضرت فاطمه الزهراء سلام الله عليها آمل
جمعه خشم آمل

. ✤﷽✤

#مازندران

گزارشی از جمعه خشم آمل

سلام و نور

امروز ما مردم کنارهم بودیم

از بچه های کوچیک تا مادربزرگ پدربزرگا

وقتی پرچم ایران وسط باشه 

ما همه با همیم

ما ملت بسیجی پروریم

همون طور که حضرت آقا فرمودند: خیلیا بسبجی هستن اما در آمار بسیج نیستن و کارت ندارن

همونایی که هر وقت تهدیدی در راه بود همراه میشن 

نوه ها و فرزندان پدرو مادرهای شهدا و رزمندگان از دفاع مقدس تا حالا

بستنی فروشها هم بودند

هوای گرم باشه و راهپیمایی ضد صهیونی و بستنی و یخ در بهشت، چه شود بیا و ببین😄😄

البته بخاطر گرمای هوا فشارم افتاد و با حال بد به زحمت رسیدم خونه 🥴 

یه مادر بزرگ تو راه برگشت بهم گفت زیر غذامو کم کردم اومدم نمی دونم الان غذا سوخته یانه😄👌

فداش بشم تا هرسنی هم برسن اول غذای آقاجان رو بار میذارن بعد مثل وقتایی که جیم میزنن سمت مسجد و نماز جماعت و رفقای مسجدی

امروز جیم زده بود سمت نمازجمعه

خواستم بگم اونایی که می ترسید از خونه بیاید که یه وقت نمیرید 

اشکال نداره

ما هستیم 

بجای شما جلوی هر تهدیدی می ایستیم 

وقتی دوباره مملکت گلستان شد بیاید بیرون به ما و شهدای کشورمون فحش بدید و ناسزا بگید 

بازم اشکال نداره

ما نه به مال این مملکت چشم داریم نه به، به به، چه چه ها

ما فرزندان حیدر کراریم و سپر شیعه خانه امام زمان عجل الله هستیم و تا آخر می ایستیم

اما خدایی شهر خیلی خوب شد 

هیچ سگی توی خیابون نبود چون صاحبانشون پنهون شدن سگهاشونم بردن😃

✍🏻#طلبهـنوشت(کلیج)

#قطعاسننتصر

#ان_شاء_الله_کار_تمامه

#اَللّهُــمَّ_عَجـِّـل_لِوَلــیِّڪَ_الفَــــرَج

🆔@HODAhozebanowanAMOL

 نظر دهید »

جمعه خشم آمل

30 خرداد 1404 توسط مدرسه علميه حضرت فاطمه الزهراء سلام الله عليها آمل
جمعه خشم آمل

بسم الله الرحمن الرحیم

و امروز 

چشمهایی ما را می نگریستند

خشم و فریاد ما را

خشم و فریادی برسر ظالمان و خائنان جهان

و نگاه عمیق این چشمها

مرا با خود به عمق نگاه هزاران چشمی که نظاره گر ما هستند برد

چشمان فرزندان غزه و فرزندان سوریه و فرزندان فلسطین و فرزندان هرکشور آسیب دیده از سلاطین خیانت و رذالت 

آری این نسل آینده اند که وارث آنچه باقی می ماند، خواهند گشت.

پس فریاد و ایستادگی ما رقم خواهد زد که 

آنان در آینده آزادگان جهان خواهند بود یا بردگان قوم شنبه

و سخن این طلبه با اصحاب شنبه این است:

ما سربازان جمعه ایم و با ایستادگی تا پای جان نخواهیم گذاشت شنبه ای که در انتظارش هستید جهان به پا بگذارد

آری ما نسل حیدرکرار، ان شاءالله از شیعه خانه امام زمان عجل الله تا ظهور صاحب الزمان دفاع خواهیم کرد و شنبه ی شما را در نطفه از بین خواهیم برد.

اکنون آخرالزمان شما فرا رسیده است.

آنجا که خداوند شما را از دریا نجات داد و وعده داده است با همان دریا کار شما پایان خواهد گرفت ان شاءالله

ان الله لایخلف المیعاد

✍🏻#طلبهـنوشت(کلیج)

#قطعاسننتصر

#ان_شاء_الله_کار_تمامه

#اَللّهُــمَّ_عَجـِّـل_لِوَلــیِّڪَ_الفَــــرَج

https://EitaaBot.ir/counter/t3sb

 نظر دهید »

نزدیک است فتح الفتوحی که قرآن وعده داده است

25 خرداد 1404 توسط مدرسه علميه حضرت فاطمه الزهراء سلام الله عليها آمل
نزدیک است فتح الفتوحی که قرآن وعده داده است

✤﷽✤

به نام خدایی که سمیع و علیم است احاطه‌اش بر هر چیزی عظیم است

خداوندی که صاحب زمین و زمان است 

و پادشاه مُلک هر دو جهان است

خداوندی که در مقابل جرم جنایتکاران حلیم است

 اما باید بدانند مجرمان که عذاب خدا اَلیم است.

سلام بر امیرالمومنین و عید غدیرش 

که هرچه خیر، باشد در مسیرش

شود دین خدا امروز تکمیل

علی که درب ِعِلمَست، شد شیرش

اکنون که دشمنان خدا کینه دیرینه خود را نسبت به وجود مبارک امیرالمومنین علی علیه السلام آن هم در ایام پر شور و شعف عید غدیر خم بر سر شیعیان آن حضرت آوار کرده‌اند، وقت آن رسیده که شیر بچه‌های حیدر مزد سال‌ها خدمت و سوختن در عشق مولایشان را در ایام عید غدیر خم دریافت کنند و بعد از گرفتن نشان‌های افتخار از سوی نائب امام، درجات و مقام‌های عالی را بر سر سفره غدیر در جنت المآوی از دست مبارک امیرالمومنین علیه السلام بگیرند.

گوارا باد بر شهیدان ما شهد شیرین شهادت. همان هایی که سال‌ها تلاش و جهاد کردند و از خود نشان دادند این لیاقت .

و گوارا باد همنشینی با امیرالمومنین علیه السلام و این حلاوت.

و این آیه خوانده می‌شود در برابر اعمال شما

هل جزا الاحسان الاّ الاحسان

آیا پاداش نیکی جز نیکی است

اکنون ای دشمن بدان !

به جهانیان ثابت کرده‌ای بسیار سست و ضعیفی و خانه عنکبوتت به زودی در هم خواهد ریخت به دست خود وسیله نابودیت را فراهم آوردی!

و اینک این آرزوی دیرینه مسلمانان و مستضعفان و شهیدان راه خدا بود که روز جنگ با تو فرا رسد و پایان حیات نحست را ببینیم، پس نفس‌های آخرت را عمیق بکش که فرصت زیادی نمانده.

بندگان حقیقی خدا سال‌ها منتظر چنین روزی بودند و شهیدان و سرداران اسلام راه و مسیر را برایمان هموارتر کردند تا برسیم به روز موعود!

همان فتح بزرگ و نهایی که قرآن وعده داده عاقبت این عالم به دست مستضعفان خواهد رسید می‌آید همان که شمشیر عدل علی به دست اوست و این بار در خیبر، قوم یهود در این زمانه با همه سختی‌اش به اذن الله و به دست منتقم در هم خواهد شکست و خوشا به حال هر کس که دین خدا و پیامبر و ولی امرش را یاری رساند.

✍ طلبه مهسا عظیمی

 نظر دهید »

شهادت هنر مردان خداست

23 خرداد 1404 توسط مدرسه علميه حضرت فاطمه الزهراء سلام الله عليها آمل
شهادت هنر مردان خداست

✤﷽✤

*فقط حیدر امیرالمومنین است*

 

امسال چه محرم خونینی داریم

و چه اربعین سرخی

هنوز امام حسین علیه السلام به کربلا نرسیده است،

که یزیدیان پیش دستی کردند

و غدیر را محراب خونین شهدا قرار داده اند. 

آری این است ارث خبیثانه مستکبران عالم.

اما بدانید

اگر سالیان دراز کاری از پیش نبردید،

امروز نیز تا فرزندان حیدر نفس می کشند، هیچ کاره اید.

اگر قرار بود شیعه از بین برود، با شهادت یازده امام معصومش محقق می شد.

اما روز هلاکتان نزدیک است.

ما از نسل زینبیم،

آنچنان که حیدرگونه در مقابل یزید ایستاد و بخاطر اوست که امروز یزید ملعون تاریخ است. 

شیعه آل علی علیه السلام، سرباز امام مهدی عجل الله خواهد ماند و هر روز قویتر خواهد شد.

ما با خون پدرانمان درخت انقلاب را آبیاری کرده ایم و حالا نوبت ماست که در این راه جان فدا کنیم.

سالها پیش چه حق گفت: مقتدای ما که ملت ما را بکشید بیدارتر خواهیم شد.

آری ما بیداریم

پشت سر امام خامنه ای و گوش به فرمانش، در طرف درست تاریخ ایستاده ایم

و همچون مولایمان با سلاح قرآن با شما خواهیم جنگید. 

می کشیم و کشته خواهیم شد.

تا وقتی پرچم انقلاب اسلامی را به دست امام زمانمان عجل الله برسانیم.

و با یاری خداوند متعال انتقام خون تک تک مظلومان عالم را از شما خواهیم گرفت. 

✍🏻#طلبهـنوشت

بیانیه غدیر

#اَللّهُــمَّ_عَجـِّـل_لِوَلــیِّڪَ_الفَــــرَج

#مدرسه_علمیه_فاطمه_الزهراء_س_آمل

🆔@HODAhozebanowanAMOL

 نظر دهید »

خاطره آن روز تلخ

14 خرداد 1404 توسط مدرسه علميه حضرت فاطمه الزهراء سلام الله عليها آمل
خاطره آن روز تلخ

 ✤﷽✤

*خاطره آن روز تلخ*

ما دهه شصتیا، بچه بودیم و

این نوحه که پخش می شد غصه سرازیر قلبمون می شد

پدرم دوران سربازیش یکی از سپاهیایی که زیر ایوان سخنرانی امام در حسینیه جماران می ایستادن بود و همیشه دلم می خواست باهاش برم امام رو ببینم

اون روز همش فکر می کردم دیگه نمی تونم ببینمش و اشک می ریختم

زمان جنگ، پدرم فیلمبردار سپاه و عضوی از روایت فتح شده بود 

این روزها، برای فیلمبرداری از سوگواری های مردم و مراسمات تشییع امام می رفت 

مادرم همراه دخترعمو و دخترعمه رفتن مراسم تشییع امام

یادمه از تلویزیون سیاه و سفید کوچولوی خونه مادربزرگ مراسم رو نگاه می کردم 

اونجایی که هلیکوپتر امام می خواست بشینه و نمی تونست، اون جایی که مردم به سر میزدند و چندنفری از حال رفته بودن ، اونجایی که امام رو دست مردم بود و … با دلهره و اشک نگاه می کردم

بچه بودیم و اون روز غم سنگینی رو تجربه کردیم

هنوزم شنیدن این مداحی ودیدن تصاویر روز رحلت امام قلب دهه شصتیا رو از جا می کنه

ما بچه های رزمنده های اون دوران، امام رو واقعا پدربزرگمون می دونستیم واز صمیم قلب ناراحت بودیم

مادر غروب برگشت و تعریف کرد قیامتی بوده و جمعیت عزادار در حال نوحه و سینه زنی مثل سیل اونا رو باخودش می برده و خبر از بقیه نداره

پدرم هم شب برگشت از صحنه های می گفت که بخاطر هجوم جمعیت به جایگاه، دوربین فیلمبرداری شروع به لرزیدن کرده بود و تصاویر بالرزش ضبط و ثبت می شد

پسرعموم از داخل قبر امام برامون تربت آورد و پدرم باهاش مهر درست کرد 

هنوزم اون مُهرهای یادگار امام رو داریم

نثار روح امام عزیز صلواتی هدیه کنیم

 

https://eitaa.com/HODAhozebanowanAMOL/1251

✍#طلبهـنوشت

#اَللّهُــمَّ_عَجـِّـل_لِوَلــیِّڪَ_الفَــــرَج

#مدرسه_علمیه_فاطمه_الزهراء_س_آمل

 نظر دهید »

دلتنگ دوران طلبگی

22 اردیبهشت 1404 توسط مدرسه علميه حضرت فاطمه الزهراء سلام الله عليها آمل
دلتنگ دوران طلبگی

. ✤﷽✤
#مازندران

کاش روزای دلتنگی بارونی بود
دلتنگ چی؟
الان میگم بهت:
یه وقتایی نگاه می کنی به پشت سرت و می بینی
اوه، چه راه درازی اومدم
اول راه که بودم مدام دستم رو سایه بون چشمام می کردم که ببینم کی می رسم
ببینم چقدر راه مونده تا مقصد
یه نگاه به ساعت
یه نگاه به مسیر جلوی رو
اگر مسیرت درست باشه و با تمام علاقه طی کرده باشی
اون آخرا
که مقصد نزدیک میشه
یه حالی داره، عجیب
یه چیزی از جنس خوشحالی رسیدن به مقصد و دلتنگی مسیر طی شده
این حال این روزای منه
روی لبم لبخنده و ته دلم قند آب میشه
اما اشکام آماده سرازیر شدنه
بی دلیل، دلیل می سازه برا اشک
پنج، شش سال تموم اومدیم و رفتیم
با سختی درسا سروکله زدیم
با استرس امتحانای متمرکز اشک ریختیم
با هول و اضطراب کرونا دست و پنجه نرم کردیم
چه مراسمایی که غم بود یا شادی کنارهم گذروندیم
گذشت و گذشت
تا رسیده به دوهفته ی آخر
راستش این روزا خیلی دلتنگم
چند واحدی بیشتر ندارم
اما مدام چشمام دنبال رفیقامه
دلم میخواد پیشم باشن
ازم دور نشن
بدونم کجان
بدونم کجا میرن
کی میرن
چیکار میخوان بکنن
دلم میخواد همه چیز مثل سالهایی که باهم بودیم ادامه پیداکنه
اما این مارپیچ دنیا
کی میدونه چی برامون لقمه گرفته
کدوممون کجا قراره باشیم
ما که با مولامون عهد بستیم جایی که میخواد باشیم
حالا کجا قسمتمون باشه
اَمون از این دنیای زودگذر
که هرچی دست و پا بزنی التماسش کنی
بهت میگه
بگذار و بگذر
و سخته این دلبستگی ها و جداشدن ها
القصه
یه سال پنجمیم که از حالا
دلم برای کلاس با رفقام و استادام تنگ شده
شاید این دوهفته سرکلاس مدام اشک بریزم
شایدم تو راه خونه…
این آفتاب که از این پنجره ها می تابه
آشنای دلنشینی شده بود واسم
و صدای خنده هامون سرکلاس اصول و فقه و…
بدجور می پیچید به دست و پای کلمات ثقیل و عبارات ناملموس قُدما و نَوابغ
من که قرار نبود مجتهد بشم
من عاشق مقلد بودم امام خامنه ای ام.
درسای اخلاق رو دوست داشتم با نگاه آرامش بخش استادعزیزم
درسای قرآن که عظمت پیام خدارو برام تکرار میکرد.
و کلام و فرق بود که ارزش شیعه دوازده امامی بودن رو بهم فهموند ‌و جایگاه امام و ارزش علمای شیعه رو بهم یاد داد.
و کوتاهیم در برابر نهج البلاغه و صحیفه سجادیه بود که مایه شرمساریم بود.
و دیوان علامه خوندن حاج خانم شیرینی بود که هیچ وقت از ذهنم پاک نمیشه
اونقدر لذت داشت که منم یه نسخه دیوان خریدم
که مثل حاج خانم برم شعرای لهجه شمالی علامه رو بخونم
اما این کجا و آن کجا
آره جونم
چه زود قافله عمر گذشت و داره میگذره
و دیدگان دلتنگ ما از همین حالا
بر قامت این یار دلربایمان، حوزه جانِ جان💘
شلاب گشته
بارالها
شکرت که ما را لایق
این نعمت عظیم گردانیدی

طلبگی را عشق است❤️

✍طلبه سال پنجم، کلیج

#طلبهـنوشت
#اللٰهُمَ‌_عَجِّلْ‌_لِوَلیِکَ‌_الفَرَجْ‌_بِه‌_حَقِ‌_زینَب
#مدرسه_علمیه_فاطمه_الزهراء_س_آمل
HODAhozebanowanAMOL@

 نظر دهید »

سخنی از صمیم قلب

14 اردیبهشت 1404 توسط مدرسه علميه حضرت فاطمه الزهراء سلام الله عليها آمل
سخنی از صمیم قلب

. ✤﷽✤

روزگاره دیگه
میگذره مثل برق وباد
یه موقع می بینی داری کوله بارتو می بندی برای سفر و از خوشحالی میترکی
یه موقع هم چشم باز میکنی می بینی فرصت تموم شد و باید راه رفته رو برگردی!
ولی ای کاش تونسته باشی آذوقه جمع کنی
وگرنه کارت خیلی لنگ میمونه
و هیچ کاری از دستت برنمیاد
میشه حکایت نوش دارو بعد مرگ سهراب!
جای حسرت خوردن هم نداره
خود کرده را تدبیر نیست!!
اما یه وقتایی یه جاهایی یه تلنگری میخوری و شمه ای از عشق توی وجودت جوانه میزنه
فقط کافیه دنبالش بری و ازشون بخوای تا دستت روبگیرن
ای صاحب ما ازتو می خواهیم برایمان دعا کنید تا ثابت قدم بمانیم
و حق نوکریمان را ادا کنیم
بیا و دستمان را بگیر
که در این راه زمین خوردن بسیار است
آقای ما، مولای ما
مارا برای خود خالص کنید
و همت و اراده دهید و برایمان امضا کنید
پایان راه را
پرواز حقیقی به سوی محبوب را
تا سرافراز شویم در پیشگاه مادرمان حضرت زهرا سلام الله علیها

✍طلبه و سفیر رضوان:
سرکارخانم چاکرالحسینی

#اللٰهُمَ‌_عَجِّلْ‌_لِوَلیِکَ‌_الفَرَجْ‌_بِه‌_حَقِ‌_زینَب
#مدرسه_علمیه_فاطمه_الزهراء_س_آمل
─┅═𖣔⚜𖣔═┅─
HODAhozebanowanAMOL@
─┅═𖣔⚜𖣔═┅──

 نظر دهید »

دلنوشته یک طلبه

11 اردیبهشت 1404 توسط مدرسه علميه حضرت فاطمه الزهراء سلام الله عليها آمل

✤﷽✤
وقتی به سفری با مسافت طولانی میری، چقدر از آواها و نواها بهره میبری؟
اصلا طی مسیر با نواهاست که زیبا میشه
اگر با نوای طبیعت همنوا بشی
متوجه میشی که
نوای طبیعت، اعتراف به عظمت خداونده
زندگی هر انسان نوایی داره
نوای زندگی تو چیه؟
تا وقتی نوای زندگیت رو پیدا نکردی
نمی دونی دنبال چی باید باشی؟
اگر نوای زندگیت
نوای دلنشین و هدفمندی نباشه
طی مسیر سخت و طاقت فرساست
اما خوبه نوای زندگیت
طبق کامل ترین برنامه هدایت بشر
یعنی قرآن و عترت باشه
اونوقته که سختیای سفر زندگیت شیرین میشه
دروس حوزوی
بهت یاد میده نوای زندگیت رو
طبق رضایت خداوند و حجتش روی زمین پیدا کنی
تا هم دنیات رو بسازی هم آخرت
و این یعنی…
نورٌ عَلی کُلِ نور
به امید اینکه
توهم بهترین نوای زندگی رو پیدا کنی

اللّٰھُم‌؏ـجل‌لولیڪ‌الفࢪج🌱

✍طلبه و سفیر رضوان: خانم کلیج

(ثبت نام مدرسه علمیه خواهران آمل آغاز شد.) شماره تماس۴۴۲۲۴۴۳۴ سایت www.whc.ir

#اللٰهُمَ‌_عَجِّلْ‌_لِوَلیِکَ‌_الفَرَجْ‌_بِه‌_حَقِ‌_زینَب
#مدرسه_علمیه_فاطمه_الزهراء_س_آمل
─┅═𖣔⚜𖣔═┅─
HODAhozebanowanAMOL@
─┅═𖣔⚜𖣔═┅──

ادامه »

 نظر دهید »

دلنوشته یک طلبه

08 اردیبهشت 1404 توسط مدرسه علميه حضرت فاطمه الزهراء سلام الله عليها آمل
دلنوشته یک طلبه

شاید کسی ندونه ولی تو که بهتر میدونی
میون همه ی روزایی که گذشت و اسمش شد گذشته
جای خالی تو، که حتی اسم و رسمتم نمیدونستم
بین همه سال‌های تحصیلیم خالی بود
تو مدرسه، تو دانشگاه، همه جا رو گشتم ولی اون چیزی که وجودم دنبالش بود رو پیدا نکردم
شایدم اونقدر صبر کردی و نیومدی که وقتی میای، قدرتو بیشتر بدونم
بالاخره یه روز بهاری رو پله خونه پدری کنار گلهای خوش رنگ و لعاب مامان
لابه لابه لای برگه های نخل و نارنج اومدی و من تونستم هویت گمشده ام رو با تو پیدا کنم
از اون روز چند صباحی میگذره و من هر روز خدا رو بخاطر پیدا کردنت شکر میکنم
آخه میدونی؟
تو کمک کردی خدایِ جان رو بهتر بشناسم
تو حتی کمکم کردی خودمو بشناسم
حالا جایی ایستادم که قبلش نبودم
وقتی تو اومدی مخلوقات خدا یه رنگ دیگه شدن
آسمون آبی تر از قبل
دریا زلال تر
و بهار قشنگ تر
من تو رو با همه سختی های مسیر دوست دارم…

✍طلبه و سفیر رضوان: سرکارخانم راعی

#با_افتخار_یک_طلبه_ام
#اللھم‌عجل‌ݪوݪیڪ‌اݪفࢪج
#مدرسه_علمیه_فاطمه_الزهراء_س_آمل

HODAhozebanowanAMOL@

ادامه »

 نظر دهید »

دوباره آمدي ماه خوب من!

17 اردیبهشت 1398 توسط مدرسه علميه حضرت فاطمه الزهراء سلام الله عليها آمل

دوباره ماه رمضان از راه رسيد، با همه خوبي هايش

ماه غفران، ماه رحمت، ماه نزول بي امان رحمت و الطاف الهي

ماهي كه در آن بزرگ ترين معجزه پيامبر بزرگوار اسلام؛ حضرت محمد مصطفي صلي الله عليه و آله و سلم يعني قرآن كريم براي هدايت بشر نازل شد.

دوباره آمدي ماه خوب من!

باز هم سحر و دعاي ابوحمزه ثمالي

افطار و نواي ربنايش

تلاوت قرآن و مسجد و نماز

خداوند رحمان در اين ماه عزيز، حتي بر دست و پاي شيطان لعين هم غُل و زنجير مي زند تا روزه داران را گمراه نكرده و تنها با دل سپردن به خداوند مهربان، اعمال عبادي شان را انجام داده و اين ماه پرفضيلت را گرامي بدارند.

پس اگر با وجود اين، باز هم غفلت كرديم و گناه، همه عواقبش پاي خودمان است كه نتوانستيم نفس امّاره خويش را در برابر نافرماني از اوامر الهي، نگه داريم!

خلاصه اين كه هرچه از معنويت و بركات اين ماه عزيز بگوييم، باز هم كم است.

ماهي كه در آن حتي خواب و نفس كشيدن هايمان هم عبادت است.

چه خداي مهرباني داريم كه اين همه رحمت و لطفش را به روزه داران عطا مي فرمايد اما ما بندگان غافل، از اين بركات به خوبي بهره نمي گيريم!

خداي خوب من!

كمكمان كن تا بتوانيم در ماه رمضان امسال، از اين فرصت ناب و ارزنده، نهايت بهره را برده تا در پايان اين ماه پربركت، شادمان و دست پُر، از مهماني پروردگار، بيرون بياييم.

روزه داران عزيز! ما را نيز از دعاي خيرتان بي نصيب نفرماييد……


 1 نظر

آقاي ثانيه ها برگرد!

25 آذر 1397 توسط مدرسه علميه حضرت فاطمه الزهراء سلام الله عليها آمل

يلداي امسال، چه يلداي زيبايي است،

طولاني ترين شب سال با روزي قرين شده

كه متعلّق به آقايي است كه طولاني ترين غيبت را دارد!

چه زيباتر مي شود كه اين روز قشنگ با روز ظهور مولا هم متقارن گردد.

آقاي ثانيه ها!

به گمانم هنوز خيال آمدن نداري!

اما به خاطر دل آشفته منتظرانت برگرد.

بياييم نواي “اللهم عجل لوليك الفرج” را در شب يلداي مهدوي امسال بلندتر و از عمق جانمان فرياد بزنيم!

ما منتظر صبح شب يلداييم……….

 

 نظر دهید »

دلتنگي، درد عجيبي است!

20 آذر 1397 توسط مدرسه علميه حضرت فاطمه الزهراء سلام الله عليها آمل

فكرت كه درگير باشد، همه دنيا برايت بي اهميت است.

دلتنگي، درد عجيبي است،

درد عجيبي است كه نمي تواني درد دلت را به كسي بگويي،

فقط تو مي داني و خداي تو.

خيلي وقت ها آن قدر دلتنگ مي شوي كه آرام و قرار نداري،

دلت مي خواهد هرچيز و هركس را كه مي بيني، خبر از يك يار آشنا برايت بياورند.

آيا شده در انتظار مولاي منتظَر، اين گونه ناآرام و بي قرار باشي؟!

چه قدر براي رسيدن به آقايي كه آشنا اما غريب است، دلتنگ و بي تابي؟!

چند قدم براي نزديك شدن به تكسوار عشق، برداشته اي…….؟؟؟

 نظر دهید »

شهيد نشوي، مي ميري!

14 آذر 1397 توسط مدرسه علميه حضرت فاطمه الزهراء سلام الله عليها آمل

شهيد نشوي، مي ميري!

حتما اين جمله را شما هم شنيديد.

جمله زيبايي است؛ ساده اما پر از مفهوم.

به قول رهبر عزيزمان، شهادت مرگ تاجرانه است.

در باغ شهادت هم هميشه باز است،

اما مهم لياقت است كه اگر داشته باشي، زمان و مكانش فرقي ندارد.

شايد با انجام يك عمل، مسير زندگي ات عوض شود؛ به شهادت نزديك شوي يا دور!

گذشتن از جان و مال و همسر و فرزند و تمام زندگي، خيلي سخت است و شايد هم غيرقابل تصور!

براي خيلي ها آرزوي داشتن شهادت، سخت است،

چون گمان مي كنند زودتر از موعد مقرر، از اين دنيا خواهند رفت.

اما آن چه بزرگان نقل كرده اند چيز ديگري است؛

با شهادت، تنها نحوه ترك اين دنيا تغيير خواهد كرد نه زمانش!

اي كاش از عمق جان به اين باور برسيم كه اگر شهيد نشويم، مي ميريم!

 2 نظر

زندگي چه فراز و نشيبي دارد!

12 آذر 1397 توسط مدرسه علميه حضرت فاطمه الزهراء سلام الله عليها آمل

زندگي چه فراز و نشيبي دارد!

هيچ گاه فكر نمي كردي به اين جايگاه و مقامي كه هستي، دست پيدا كني؛ حال، چه خوب باشد و مورد پسند تو يا ناگوار باشد و سخت بگذرد…

خيلي وقت ها آرزوهاي زيادي در ذهنمان داريم و براي رسيدن به آن ها لحظه شماري مي كنيم،

اما تقدير الهي ما را به سمتي مي برد كه حتي شايد فكرش را هم نمي كرديم!

چه بسا به درجات خوبي در زندگي برسيم كه هيچ گاه گمان نمي برديم به دست يافتنش و چه بسا به چيزهايي علاقه داشتيم اما بدان نرسيديم!

چه قدر خوب است كه انسان همواره خودش را به خدا بسپارد و راضي به قضاي الهي باشد.

بايد ياد بگيريم هر اتفاقي در زندگي ما حكمتي دارد، حتي اگر به نظر ما بد باشد.

چه اين كه خيلي وقت ها پس از يك اتفاق ناخوشايند، وقتي به حكمت و نتيجه آن دقت كرده ايم، رسيده ايم به اين كه خداوند خوب مي داند ما را در كدام مسير هدايت نمايد….

رَبّ لا تَكلِني اِلي نَفسي……..

 2 نظر

طبق معمول من بي سروپا جاماندم...

01 آبان 1397 توسط مدرسه علميه حضرت فاطمه الزهراء سلام الله عليها آمل

اين روزها از هركجا كه مي گذري و به هر كسي كه مي رسي، صحبت از رفتن به كربلاست و پياده روي اربعين.

دوستان زيادي طلب حلاليت كرده و راهي سفر عشق شدند، اما سهم من دعاي سلامتي براي عاشقان حسيني بود و حسرتي كه بر دل مانده!

باز هم منتظر مي مانيم تا سال آينده تا ببينيم توفيق زيارت ديار دوست نصيبمان مي شود يا هم چنان بايد اين نوا را با خودمان زمزمه كنيم كه:

همه دارند به پابوسي تو مي آيند

طبق معمول من بي سروپا جاماندم…

 

 1 نظر

دل نوشته اي تقديم به مولاي منتظَر

14 شهریور 1397 توسط مدرسه علميه حضرت فاطمه الزهراء سلام الله عليها آمل

“به نام خدایی که زمین را از حجت خود خالی نمی کند”

 

در کوچه ها بی کسی، دلبری به امید دلی نشسته است…

 

مولای من، مهدی جان (عج)، سلام!

امیدوارم حال دلتان خوب باشد، ولی چگونه؟! آیا به واقع چنین است؟ مگر می شود با غربت، حال دل کسی خوب باشد، آن هم دل چه کسی؟!

دل شما که از پرونده اعمال پرمعصیت ما شیعیان، غمگین است و شاید هم همین موجب دلگیری عصر جمعه هاست.

خوب می دانم که همیشه و همه جا به من نظر می کنی و لحظه ای از یاد من غافل نیستی و خوب تر می دانم که من زیر نور آفتاب تو، روزگار می گذرانم.

آقای من! مرا ببخش که ثانیه های زندگی ام را بی یاد تو سپری کرده ام و غفلت از تو، موجب سرگردانی و حیرانی من در فرصت زیستنم شده است.

اصلاً نمی دانم که منِ آلوده در هیاهوی دنیا، راه را گم کرده ام و یا شاه راه را می دانم و به هوای دل، به بیراهه می روم؟!

هستی من! عمرم به پایانش نزدیک شده و حال این که من هنوز تو را در خودم نیافته ام!

پس کی می رسی داروی دردم، تا ناجی من باشی در طوفان نفس سرکشم؟

راه ظهورت را بستم، قبول! اما خدا را چه دیدی، شاید قرار است من حُرّ تو باشم!

برای سلامت جان پاکت صدقه می دهم و “عظم البلاء” را برای تعجیل در فرجت، هرروز زمزمه می کنم و هرروز با تو تجدید عهد کرده و وفاداری به این پیمان را محکم می کنم: «أللّهمّ إنّی أجدّد له … عهداً و عقداً و بیعهً …»

طبیب جانم! دست توسل به دامان پرمهرت می زنم و از تو می خواهم راه و رسم دوستی با خودت را به من بیاموزی و به من بگو با تو بودن چه می خواهد، باید چگونه شوم تا مشتاق ظهورت باشم و چشمان گنهکارم به جمال بی مثالت منوّر شود؟

«عزیزٌ علیَّ أن أرَی الخلقَ و لاتُری»؛ سخت است بر من که همه را ببینم و تو دیده نشوی!

سرورم! آرزو نمی کنم تنها تو را با چشم سر ببینم، چه بسا که بارها دیده ام و نشناختمت!

دعایم این است که تو را در عمق وجود ناقابلم حس کرده و با یاد تو زندگی کنم.

آرزو نمی کنم که بیایی، چرا که همه می دانند می آیی.

آرزو می کنم وقتی آمدی، چشمانم شرمسار نگاهت نباشد….

یک لحظه غافل از آن ماه نباشیم                    شاید که نگاهی کند آگاه نباشیم

(دلنوشته خانم فاطمه آهنگروزنا؛ طلبه پايه دوم مدرسه علميه حضرت فاطمه الزهراء سلام الله عليها آمل)

 1 نظر

به بهانه سالگرد اسارت شهید سرافراز؛ محسن حججی

17 مرداد 1397 توسط مدرسه علميه حضرت فاطمه الزهراء سلام الله عليها آمل

می گویند برترین مرگ، شهادت است و لیاقت شهید شدن هم به هرکسی داده نمی شود.

عشق به شهادت، یعنی گذشتن از جان و مال و خانواده و تمام زندگی، گذشتن از همه آن چه که روزی آرزوی رسیدن به آن را در دل داشتی.

اما این که از همه آن آروزهایت بگذری و تنها فکر رسیدن به معشوق حقیقی در سرت باشد، مرتبه عظیمی است که هرکسی نمی تواند به آن جا برسد.

شهدا با انتخاب مسیر شهادت، به همگان فهماندند که پیمودن این راه، هرچند ممکن است به ظاهر ساده باشد، اما هر انسانی شایستگی این مرتبه را ندارد و هرکسی نمی تواند به راحتی از تمام تعلقات دنیایی اش بگذرد و فقط و فقط به نقطه اوج رهایی بیندیشید.

پس قدم نهادن در این راه، سهل است و ممتنع!

از میان شهدا اما شهدای مدافع حرم، در این زمان، ارزش و اعتباری بس رفیع داردند چرا که دفاع از حرم اهل بیت علیهم السلام آن هم در کشوری غریب را بر زندگی آسوده در سرزمین خود ترجیح دادند.

آن ها فهمیدند که اگر در سوریه با دشمنان قسم خورده اسلام و ایران نجنگند، در آینده ای نزدیک باید در شهر و دیار خود با آن ها مقابله کنند.

پس مرتبه و جایگاه این شهدای گران قدر بسی بلند است و شاید دست نایافتنی برای بعضی ها!

شهید سرافراز محسن حججی عزیز، چه زیبا و چه قهرمانانه، مسیر سرخ شهادت را برگزید و چه زیباتر آن که شهادتی حسین وار را از خداوند متعال درخواست می کرد.

چه قدر روحت بزرگ بود شهید والامقام که این گونه درخواست می کردی؛ شهادت، سرِ بریده، عشق، بی قراری و …..

کاش این که می گوییم شهدا شرمنده ایم، فقط لقلقه زبانمان نباشد و در عمل نیز به این شعار، معتقد باشیم و بفهمیم که اگر آن ها برای امنیت و آسایش ما از جان خود گذشتند، کمترین کاری که ما می توانیم بکنیم آن است که با تمام توان خود در راستای ادامه مسیر سبزشان و اعتلا و گسترش دین مبین اسلام و پیشرفت و آبادانی سرزمین عزیز ایران، بکوشیم و از ناملایمات و سرزنش ها خسته نشویم …

 2 نظر

انگار ذهنم قفل شده ......

16 تیر 1397 توسط مدرسه علميه حضرت فاطمه الزهراء سلام الله عليها آمل

راستش را بخواهيد انگار ذهنم قفل شده، نمي دانم چه بنويسم و چه مطلبي در وبلاگم بگذارم.

دوباره چند روزي است كم كار شده ام. گاهي اوقات به اين جا مي رسم؛ ذهنم ياري ام نمي كند براي نوشتن يا انتخاب مطلب.

قبلا مسئولين محترم كوثربلاگ، هر هفته موضوعاتي پيشنهاد مي دادند براي درج مطلب در راستاي اين موضوعات در وبلاگ، اما نمي دانم چرا چند وقتي است كه از اين پيشنهادات خبري نيست!

لااقل براي من و امثال من راهنما و روشن كننده چراغ ذهن بود.

خيلي برايم خوشايند نيست كه وبلاگم چند روزي به روزرساني نشود. آخر مديران كوثربلاگ نمي گويند چرا اين وبلاگ چند روزي است غير فعال شده؟!

براي همين گفتم شروع كنم به نوشتن؛ في البداهه، هرچه به ذهنم آمد مي آورم روي صفحه.

خوب ديگر، دل نوشته همين است. حتما كه نبايد متن ادبي زيبا و يا به يك مناسبتي باشد.

بي مناسبت؛ فقط جهت به روز رساني وبلاگ و فعال شدنم …..

 1 نظر

همنوا با ابوحمزه

24 خرداد 1397 توسط مدرسه علميه حضرت فاطمه الزهراء سلام الله عليها آمل

«اِلهی اِن عَفوت فمَن اَولی مِنک بالعَفو وَ اِن عذَّبتَ فمَن اعدَل مِنک فِی الحُکم، اِرحم فِی هذِه الدُّنیا غُربتی وَ عندَ الموتِ کُربتی وَ فِی القَبر وحدَتی وَ فِی اللّحدِ وحشَتی»:

معبودا! چنان چه عفو کنی، پس کیست سزاوارتر از تو به عفو و اگر عذاب کنی، پس کیست عادل تر از تو در داوری؟ رحم کن در این جهان، به غریبی ام و به هنگام مرگ، به غم زدگی ام و در قبر، به تنهایی ام و در لحد، به وحشتم.

…………………………………………………….

الهی! همان گونه که در زندگی دنیایی، هیچ چیز و هیچ کس غیر از تو نمی تواند بندگان را از سختی ها و ناملایمات نجات دهد، در قبر و تنهایی پس از مرگ نیز تنها تویی که مونس و همدم انسان و رهایی بخش او از غم و اندوه هستی.

الهی! چگونه تو را خوانم آن گونه که شایسته عظمت توست و چگونه تو را وصف نمایم آن گونه که سزاوار مقام توست؟!

وقتی به وعده های امیدبخشت می اندیشم که فرمودی: «اُدعُونی اَستَجب لَکم»؛ بخوانید مرا تا اجابت کنم شما را، «لا تَقنَطوا مِن رَحمهِ الله»؛ از رحمت خداوند ناامید نشوید، شور و شعفی وصف ناپذیر در من پدید می آید؛ گویی که استجابت خواسته هایم نزدیک است اما وقتی این استجابت به تأخیر می افتد، حوادث روزگار و گذر زمان، بذر دلسردی و ناامیدی را در دلم می پاشد.

خدای من! دلم می خواهد امید به رحمتت همواره در وجودم باقی بماند و هیچ گاه یادم نرود که فرمودی: «وَ إذَا سَألکَ عِبادِی عَنّی فَإنّی قَریب». تو نزدیک تر از آنی که من تصورش را می کنم؛ مرا می بینی، صدایم را می شنوی، به راز و نیازهایم گوش فرا می دهی اما این که زمانی دعایم به استجابت نمی رسد، حتما حکمتی در میان است که باید صبور بود تا حکمتش را فهمید.

خدای بزرگ! چه بسیارند بندگانی که از نعمت های بی شمارت بهره می گیرند اما زمان شکرگزاری، گویی اصلاٌ خدایی نبوده و تمام این نعمت ها خود به خود به آن ها رسیده است. فراموش می کنند متنعّم حقیقی را و همین فراموشی چه بسا ممکن است نقمت و عذاب الهی را برای آن ها به دنبال داشته باشد!

معبود من! می دانم همواره با رحمت بی کرانت مراقبم هستی و چه بسیار گذرگاه هایی که به وضوح دست حمایت و رحمتت را در زندگی دیده ام اما از تو می خواهم بیش از پیش مراقبم باشی و این عبد حقیر گنهکار را از یاد نبری که به فرموده اهل دل؛ اگر ما تو را از یاد ببریم، برای تو بندگان بسیار است اما اگر تو ما را از یاد ببری، ما جز تو خدایی نداریم!

پس ما را به حال خودمان وامگذار؛ رَبّ لا تَکِلنی إلی نَفسِی طَرفهَ عَینٍ أبَداً…

 نظر دهید »

سال 96 هم رو به اتمام است ....

23 اسفند 1396 توسط مدرسه علميه حضرت فاطمه الزهراء سلام الله عليها آمل

سال 1396 هم رو به اتمام است،

با همه حوادث خوب و بدي كه با خود به همراه داشت؛

چه خانواده هايي كه عزيزي را از دست دادند،

چه بسيار خانواده هايي كه با شهادت عزيزشان، براي هميشه لقب خانواده شهيد را براي خود برگزيدند،

چه موفقيت هايي در عرصه هاي مختلف داخلي و بين المللي كسب شد،

حوادث تلخي را پشت سر گذاشتيم؛ زلزله سرپل ذهاب، غرق شدن كشتي سانچي، سقوط هواپيماي ATR، حادثه تروريستي حرم امام خميني (ره) و مجلس شوراي اسلامي، انفجار معدن گلستان و ….

شادي ها و خوشي هايي هم بود؛ چه بسيار مجردهايي كه متأهل شدند و به خانه بخت رفتند، چه خانم هايي كه براي اولين بار لقب مادر را به خود اختصاص دادند، دختران و پسراني كه دانشگاه قبول شدند، نخبگان و جواناني كه در عرصه هاي مختلف براي كشور عزيز ايران افتخار آفريدند و …

به هر صورت كه بود سال 96 گذشت؛ با همه تلخي ها و شيريني هايش.

پيشاپيش آغاز سال 1397 را خدمت همه مردم بزرگوار و غيرتمند ايران زمين تبريك و تهنيت عرض نموده و سالي توأم با خوشبختي و موفقيت در پناه خداوند مهربان را براي شما آرزومنديم!

هم چنين بر خود وظيفه مي دانم از زحمات همه بزرگواران و همكاران كوثربلاگ و كوثرنت قدرداني نمايم كه با راهنمايي ها و تلاش هاي بي وقفه شان، موجب پيشرفت ما طلبه ها در مسير پرپيچ و خم دنياي مجازي شدند.

***خدا قوت و دست حق به همراهتان……

(دل نوشته مدير وبلاگ به مناسبت آغاز سال جديد)

 نظر دهید »

چي شد طلبه شدم؟

30 دی 1396 توسط مدرسه علميه حضرت فاطمه الزهراء سلام الله عليها آمل

#چی_شد_طلبه_شدم؟

پس از اتمام دوران دبیرستان و گرفتن مدرک دیپلم، تو آزمون ورودی دانشگاه شرکت کردم اما دو سال تو دانشگاه آزاد قبول شدم و بنا به دلایلی از جمله قبولی در شهر دیگر نتوستم وارد دانشگاه بشم.

تا این که سال 85 با آغاز ثبت نام حوزه های علمیه، فکر رفتن به حوزه به سرم افتاد اما -پیش خودمون بمونه- از اون جایی که همیشه از درس عربی فراری بودم، نگران این بودم که نکنه تو حوزه موفق نشم؛ چون دخترعموم چندسالی بود تو حوزه درس می خوند و زن عموم می گفت که کتاب هاشون بزرگه و سخته و از این حرف ها. اما خواهرم تشویقم کرد و بهم دلگرمی داد که نگران نباش، خوب اون جا بهت یاد می دن دیگه.

خلاصه بالاخره عزمم رو جزم کردم و برای ثبت نام به همراه همون خواهرم به حوزه علمیه خواهران حضرت فاطمه الزهراء سلام الله علیها شهرستان آمل (شهر عزیز خودم) مراجعه کردم و سرانجام پس از اون که نتایج آزمون ورودی اعلام شد و فهمیدم که قبول شدم، خیلی خوشحال شدم و حتی بین خانواده شیرینی هم پخش کردم!

اتفاقا همون سال هم در مرحله اول ورودی دانشگاه هم قبول شده بودم و وقتی رفتم مصاحبه، مدیرمون دوبار ازم پرسید اگر دانشگاه قبول شدی اون جا می ری یا حوزه، هردو بار گفتم نه میام حوزه، نمی رم دانشگاه چون وقتی برای ثبت نام به حوزه اومده بودم از اون فضای صمیمی که بین مسئولین و طلاب بود خیلی خوشم اومده بود. برای همین دیگه مسیرم رو انتخاب کرده بودم…

در حال حاضر بعد از اتمام مقطع سطح دو، به عنوان همکار پژوهش در همین حوزه علمیه خواهران آمل مشغول به کار هستم و بعد از گذشتن 10 سال از ورودم به حوزه، خیلی خیلی خوشحالم که خدا این مسیر رو پیش روم قرار داد و به قول خودم هدایتم کرد؛ آخه من همیشه به دوران قبل از اومدن به حوزه می گم دوران جاهلیت!

 1 نظر

اشك خون

12 مهر 1396 توسط مدرسه علميه حضرت فاطمه الزهراء سلام الله عليها آمل

سلام بر تو اي حسين (ع) آن گاه كه زينب (س) به دنبال تن بي سرت سراسيمه مي رفت …

سلام بر تو اي حسين (ع) آن گاه كه سر پاكت را بر نيزه گرفتند.

و آن گاه كه ستاره هاي آسمان از ديدنت خجل زده شدند.

و آن گاه كه خاك از پستي خود خجالت كشيد و

آن وقت كه تو را در آغوش گرفت، رويش سياه شد و به رويش نياورد …

و آن وقت كه بادها از شرم، تن بي سرت را لمس نكردند …

و آن گاه كه خورشيد از عزاي تو سياه پوش شد و كسوف گرفت و ستاره ها ساكت شدند …!

و آن گاه كه سنگ غرورش را به زير گرفت و برايت اشك خون ريخت …!

كدامين اشك و سوز براي توست؟

كدامين خاك و گِل برازنده توست؟

هر سخن گويم، حسين (ع) از غم توست!

كدامين كاغذ و كدامين خط و كدامين قلم پايان توست؟!

 

(طلبه پايه دوم؛ مهسا عظيمي خوشرودي)

 

 نظر دهید »

تقديم به شهيد بزرگوار محسن حججي

05 مهر 1396 توسط مدرسه علميه حضرت فاطمه الزهراء سلام الله عليها آمل

در دلم گفتم شهید آورده اند

آن درخت سرو و بید آورده اند

آهِ او جانم رهایی شد ز جان

با سرش گفتم یه شاهی شد عیان

ای شهید جانم به قربان سرت

سر بریدن با لب تشنه بَرت

در دل خاک نهادند پیکرت

خاک به گریه جا بگیرد سرورت

با تنی سالم نفس دادی عجل

من خیالم تو عمل کردی عمل

 

 1 نظر

دل نوشته ای تقدیم به شهید قهرمان؛ محسن حججی

04 مهر 1396 توسط مدرسه علميه حضرت فاطمه الزهراء سلام الله عليها آمل

شهید سرافراز و قهرمان خوش آمدی!

چه زیبا و دلاورانه در راه دفاع از حریم اهل بیت علیهم السلام جان بازی کردی و جان شیرین خود را فدای عمه سادات نمودی.

شهید قهرمان!

به وطنت خوش آمدی اما چه قدر دیر!

خیلی وقت است که منتظرت هستیم؛ منتظر استقبال پرشور و بی نظیر و قدردانی از رشادت و صلابت پاسدار وطن.

هرچند نه با کلام و نه در عمل نمی توان آن گونه که شایسته است از تو سپاسگزاری نمود اما

برادر عزیز شرمنده ایم …

شرمنده علی کوچکت، شرمنده پدر و مادرت، شرمنده همسرت …

هرچه فکر می کنم نمی توانم باور کنم که چرا در دعاهایت به خداوند گفتی که شهادت بدون درد نمی خواهم!

چه قدر روحت بزرگ بود که این گونه دعا می کردی!

اما بالاخره آمدی…

آمدی و دوباره کوچه پس کوچه های شهر بوی عشق و شهادت گرفت.

و چه خوب زمانی آمدی؛ هفته دفاع مقدس، ماه محرم و ایام سوگواری سید و سالار شهیدان.

تقارن این همه زیبایی اتفاقی نیست!

حقاً که شعار «لبیک یا حسین علیه السلام» را به معنای واقعی تفسیر نمودی …

برادر دلاورم دعایمان کن!

دعایمان کن که هیچ گاه رشادت ها و جان فشانی های  شما را از یاد نبریم و شرمنده تان نباشیم …

 

(دل نوشته مدیر وبلاگ به مناسبت بازگشت شهید محسن حججی)

 

 نظر دهید »

شعر طلبه پايه دوم مدرسه آمل در خصوص فاجعه ميانمار (به زبان مازندراني)

01 مهر 1396 توسط مدرسه علميه حضرت فاطمه الزهراء سلام الله عليها آمل

سلام من به آقا، صاحب زمون ماها

به پیش وِ خم بومه، سر و تن و من بومه

آقا ظهور خوامه من، اذن دخول خوامه من

برو بَوین چی بَیه، میانمار و سوریه

کشتار مار و وَچه، با پیاله و کَچه

خِنه خراب کننه، وَچونِ خاک کننه

طفل و صغیر هرکدوم، بی نام و بی سر و نشون

در هر کجه دوُشِن، حرفی هم داشته بوشِن

سرِ جدا کننه، با دست و پا کننه

بَیته نوبل اون زنا، سر بَیه سر کرده ها

شیطون درس دِنه وِه، بازیچه آمریکا

ای شیطون باوفا، چی فکر کِنی از اما

اما مرید هستمی، ضد یزید هستمی

 یه روزی آقا اِنه، صد سر بالا اِنه

شمشیر ذوالفقاری، یارِ بیته حسابی

بیه فقیری شنه، مِه دربه دری شونه

 

(نرگس یزدانی؛ طلبه پایه دوم)

 1 نظر

یک سال از فاجعه غم انگیز منا گذشت ...

20 شهریور 1395 توسط مدرسه علميه حضرت فاطمه الزهراء سلام الله عليها آمل

سال گذشته در همین ایام دهه اول ذی حجه طبق روال سال های قبل از تلویزیون مراسم عظیم و پرفیض حج را نگاه می کردیم و از حال و هوای حاجیان عزیزمان و چگونگی برگزاری این فریضه الهی باخبر می شدیم.

ناگهان در یکی از روزها خبر افتادن جرثقیل یکی از ساختمان های اطراف کعبه و شهادت و آسیب دیدن تعدادی از حاجیان را شنیدیم. هرچند بسیار غمگین و ناگوار بود اما بنا را بر این گذاشتیم که شاید اتفاقی بیش نبوده است. اما چند روز بعد دوباره خبری تلخ و غم انگیز به گوشمان رسید؛ شهادت چندین هزار حاجی هنگام ورود به سرزمین منا …!

هر انسانی که این خبر را می شنید و تصاویر جان سوز و تأسف بار حاجیان عزیز را می دید که به شکل غم انگیزی روی هم افتاده اند و حتی برخی هنوز زنده اند و نفس می کشند، دچار بهت و حیرت شده و اشک از چشمانش سرازیر می گشت.

دولت ظالم و سفاک سعودی با این حادثه و تأخیر در کمک رسانی به حاجیان آسیب دیده، جلوگیری از ورود امدادگران کشورهای دیگر و عدم عذرخواهی از کشورهایی که در این فاجعه شهید دادند حتی پس از گذشت یک سال، به طور آشکار بر همگان ثابت کرد که این حوادث تلخ عمدی بوده و اهداف شومی را دنبال می کرده است.

خانواده های این حاجیان عزیز که تا آن روز با شادی کارت های دعوت بازگشتشان را آماده می کردند، اکنون با نصب پرچم های سیاه بر در خانه هایشان، به دنبال تهیه کارت تسلیت این عزیزان بودند.

هیچگاه از خاطرمان نمی روند شهدای گران قدر فاجعه خونین سرزمین منا سال 1394 خصوصاً قاریان ارجمند مهاجر الی الله؛ شهید حاج حسن دانش و شهید حاج محسن حاجی حسنی کارگر که با رفتنشان داغی بزرگ بر قلب ملت شهیدپرور ایران اسلامی و به ویژه خانواده های بزرگوارشان نهادند…

یادشان همواره گرامی باد!

(دل نوشته مدیر وبلاگ به مناسبت سالگرد فاجعه خونین منا و شهادت مهاجران الی الله)

 نظر دهید »

ألا إنّ حزب الشّیطان هم الخاسرون...

28 دی 1393 توسط مدرسه علميه حضرت فاطمه الزهراء سلام الله عليها آمل

باز هم این روزها صدای اهانت به اهل بیت علیهم السلام و خصوصاً پیامبر عظیم الشأن اسلام حضرت محمّد صلّی الله علیه و آله و سلّم به گوش می رسه. تا به حال چندین بار این گونه اهانت ها و نادانی ها رو از سوی منافقین و دشمنان اسلام دیدیم اما این انسان های گمراه غافلند از این امر مهم که این کارهای به ظاهر توهینانه ی آن ها موجب افزایش محبت به خاندان اهل بیت علیهم السلام و گسترش روزافزون روی آوردن به دین مبین اسلام می شه که به قول قرآن کریم: «یُریدونَ لِیُطفِؤوا نورَ اللهِ بأفواهِهم وَاللهُ مُتمُّ نورهِ وَلو کرهَ الکافِرون».
و ما خطاب به این گمراهان می گوییم: «إنّ حزبَ اللهِ هُم الغالبُون» و «ألا إنّ حزبَ الشّیطانِ هُم الخاسِرون»…

 

 3 نظر

فاطمه (س) تنها فاطمه (س) است ...

17 فروردین 1393 توسط مدرسه علميه حضرت فاطمه الزهراء سلام الله عليها آمل

به نام خدای فاطمه (س)


فاطمه      فاطمه      فاطمه

مي توان چه گفت ؟ چه نوشت ؟

فاطمه (س) را بايد چه ناميد ؟

فاطمه (س) را بايد چه خواند ؟

مادر پدر …

همسر علي (ع) …

مادر حسين (ع) …

يا مادر يازده مسيح …

آری ؛ فاطمه (س) را بايد تنها فاطمه (س) ناميد ؛

بانويي به بزرگي افلاك و به پاكي درياها

بانويي به عظمت باران

و چون رود جاری و چون خورشيد تابان و درخشان …

 

 

(سميه سيار . طلبه ی پايه ی اول )



 نظر دهید »
  • 1
  • 2
دی 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
    1 2 3 4 5
6 7 8 9 10 11 12
13 14 15 16 17 18 19
20 21 22 23 24 25 26
27 28 29 30      

مدرسه علمیه حضرت فاطمه الزّهراء سلام الله علیها شهرستان آمل

  • خانه
  • اخیر
  • جستجو
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

جستجو

موضوعات

  • همه
  • احادیث
  • اخبار مدرسه
  • اخلاق
  • اقتصاد
  • تاريخ و سيره ی اهل بيت عليهم السلام
  • دفاع مقدس ، شهدا و مقاومت اسلامی
  • دل نوشته
  • زن و خانواده
  • سياسی
  • شخصيت ها
  • شعر و ادبيات
  • عقايد
  • علوم قرآن
  • عمومی
  • فرهنگی - اجتماعی
  • ماه رمضان
  • ماه محرم
  • مناسبت های مذهبی
  • مناسبت های ملی
  • مهدويت
  • پزشكی
  • پژوهش
  • گرامیداشت

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟

رتبه

  • رتبه کشوری دیروز: 16
  • رتبه مدرسه دیروز: 1
  • رتبه کشوری 5 روز گذشته: 35
  • رتبه مدرسه 5 روز گذشته: 1
  • رتبه 90 روز گذشته: 57
  • رتبه مدرسه 90 روز گذشته: 1

کاربران آنلاین

  • الهام عارفپور
  • خلوت نشینِ گوشه‌ی گوهرشاد

آمار

  • امروز: 119
  • دیروز: 97
  • 7 روز قبل: 1111
  • 1 ماه قبل: 22114
  • کل بازدیدها: 450727

مطالب با رتبه بالا

  • پيروزی‌ انقلاب اسلامی (5.00)
  • فرازهايی از باب دوازدهم صحيفه ی سجاديه (5.00)
  • همه ی خانم های ایرانی ملکه هستن ! (5.00)
  • برپایی نمایشگاه کتاب به مناسبت سالروز شهادت شهید حسین فهمیده (5.00)
  • شعر طلبه پايه دوم مدرسه آمل در خصوص فاجعه ميانمار (به زبان مازندراني) (5.00)
  • فرارسيدن ايام فاطميه تسليت باد! (5.00)
  • گريه ی پيامبر بر مصائب حضرت فاطمه (5.00)
  • سيد حسن نصرالله : اهانت به پيامبر خطرناك تر از آتش زدن مسجد الاقصی است ! (5.00)
  • مسافر کربلا (5.00)
  • ​بیانیه به مناسبت فرا رسیدن روز ملی مبارزه با استکبار جهانی (5.00)
  • تقديم به شهيد بزرگوار محسن حججي (5.00)
  • ديدار با همسر شهيد مدافع حرم؛ مهدي قره محمدي (5.00)
  • برخورد كريمانه (5.00)
  • جمعه روز سبز انتظار (5.00)
  • یار غریب ... (5.00)
  • درود خدا بر مادران گران قدر شهدا (5.00)
  • نقش ایمان به خدا در زندگی انسان (5.00)
  • برگزاری پنجمین نشست معاونان پژوهش استان مازندران (5.00)
  • فردای این کشور و تاریخ آن متعلق به شماست، آماده شوید! (5.00)
  • عظمت مقام مادر از ديدگاه آيت الله جوادي آملي (5.00)

آرشیوها

  • آبان 1404 (22)
  • مهر 1404 (14)
  • شهریور 1404 (9)
  • مرداد 1404 (5)
  • تیر 1404 (9)
  • خرداد 1404 (17)
  • اردیبهشت 1404 (33)
  • فروردین 1404 (1)
  • آبان 1403 (4)
  • خرداد 1403 (1)
  • اردیبهشت 1403 (1)
  • فروردین 1403 (1)
  • بهمن 1402 (2)
  • دی 1402 (5)
  • آذر 1402 (2)
  • آبان 1402 (5)
  • اردیبهشت 1402 (6)
  • فروردین 1402 (1)
  • اسفند 1401 (3)
  • بهمن 1401 (1)
  • بیشتر...

آمار بازدید

  • ثواب استقبال از زائرین کربلا
  • آثار و فواید رونق تولید ملی در کلام رهبری
  • توکل بر خدایت کن ...
  • رمضان مي رود و پشت سرش هم دل ما...
  • فرازی کوتاه اما زیبا از دعای کمیل
  • اعیاد شعبانیه مبارک!
  • علائم آخرالزمان...
  • تجلیل از مادر و همسر شهید مدافع حرم "رضا حاجی زاده" در مدرسه علمیه خواهران آمل
  • طبق معمول من بي سروپا جاماندم...
  • بوی پیراهن خونین کسی می آید...
  • شادی و نشاط در زندگی موجب از بین رفتن مشکلات خواهد شد.
  • زير باران بايد رفت....
  • سالروز پيوند سراسر نور مهر و ماه مبارك!
  • فرارسيدن ايام اربعين حسيني تسليت باد!
  • برگزاری محفل انس با قرآن کریم در مدرسه علمیه خواهران آمل
  • العجل يا مولا !
  • فاطمه (س)، فاطمه (س) است...
  • برگزاري دوره آموزشي كمك هاي اوليه در مدرسه علميه خواهران آمل
  • اربعين پاي پياده رفت از دستم كه رفت....
  • امشب مهمان عزیزی داری !
  • ©1404 by $یک طلبه$
  • تماس