برخورد كريمانه
یکی از دوستان می گفت : یک روز که مقام معظم رهبری به کوه های اطراف تهران رفته بودند با دختر و پسری دانشجو برخورد می کنند که از حیث ظاهر وضع مناسبی نداشتند و تصور می کردند که آقا دستور دستگیری آن ها را خواهد داد. ولی بر خلاف تصور آن دو ، مقام معظم رهبری با آن ها احوال پرسی و از شغل و فامیل بودنشان سوال کردند. آن پسر وقتی با خلق زیبای آقا مواجه شد واقعیت را گفت که ما دوست هستیم. آقا ابتدا درباره ی ورزش با آنان صحبت کردند و بعد هم فرمودند: بد نیست صیغه ی محرمیت میان شما برقرار شود و شما باهم ازدواج کنید و به آن ها بیشنهاد دادند که اگر مایل بودند در فلان تاریخ بیایند تا شخصاًعقدشان را بخواند. آن دو خداحافظی کردند و رفتند و بعد از مدتی طبق قرار همراه خانواده ی خود به محضر آقا رسیدند و آقا عقد آن ها را جاری کردند.
(ط.ع). به نقل از آب.آیینه.آفتاب