نامه ی اعمال
نامه ی کردار و گفتار بشر خود بود روشن گر هر خیر و شر
نامه ای با جان او آمیخته می شود بر گردنش آویخته
نامه ی رد یا قبول بندگی یا سرافرازی و یا شرمندگی
نامه ی اعمال اصحاب یمین اهل تقوی ، اهل ایمان و یقین
روز محشر باشد اندر دست راست صاحب این نامه از غم ها رهاست
این جواز ره گشای جنّت است این برات جاودانه ، رحمت است
نامه ی اعمال اصحاب شِمال آن تبه کاران بس افسرده حال
باشد اندر دست چپ روزِ شمار رمز محکومیت اصحاب نار
نامه ی شرمندگی و حسرت است حکم بدکاران دور از رحمت است
آن زمان خورشید تابان کوّرت کوه های سخت و سنگین سیّرت
آب ها در کام دریا سجّرت آتش دوزخ به شدت سعّرت
پس در آن هنگام جنّت ازلفت خود بداند هر کسی ما احضرت …
(خدمت دوستان عزیزم عرض کنم که این شعر رو از گنجینه ی پدرم پیدا کردم ؛ روی یک کاغذ کاهی شده که شاعرش مشخص نبود اما فکر کردم که اوضاع قیامت رو خیلی خوب تشریح کرده ، به همین دلیل تصمیم گرفتم در وبلاگ درج کنم.)