نوجوان اما عاقل و مصمم !
موقع انقلاب بود و داشتند برای ریاست جمهوری شهید رجایی رأی گیری می کردند . از سر کار برگشتم و دیدم در خانه ی مان باز است و آن جا یک صندوق رأی گیری گذاشته اند و بچه ها صف کشیده اند . خیلی تعجب کردم چون در خانه ی مان مریض نداشتیم که برایش صندوق سیار بیاورند و همگی رفته بودیم و رأی داده بودیم .
رفتم و دیدم طاهره یک صندوق گذاشته و بچه های کوچک صف کشیده اند و در عالم بچگی خودشان رأی می دهند . چنان جدی این کار را می کرد که اگر نمی دانستی گمان می کردی این رأی ها واقعاً حساب خواهد شد .
(از خاطرات شهیده طاهره هاشمی به روایت خواهرش)