بانویی در نهایت ادب...
حضرت خديجه در آستانه وفات خويش هنگامي كه وصيت هاي خود را بيان مي كرد، آن ها را در قالب يك گفت و گوي صميمانه و محبت آميز مطرح نمود. وي خطاب به پيامبر صلي الله عليه و آله وسلم عرض كرد: «يا رسول الله! چند وصيت دارم، البته من در حق تو كوتاهي كردم، مرا عفو كن.»
پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم فرمود: «هرگز از تو تقصيري مشاهده نكردم. تو نهايت درجه تلاش خود را به كار گرفتي و در خانه ي من زحمات و مشكلات زيادي را متحمل شدي و تمام دارايي خود را در راه خدا مصرف كردي.»
حضرت خديجه عرض كرد: «يا رسول الله! مي خواهم خواسته اي را توسط دخترم فاطمه (س) به شما برسانم و شرم دارم آن را مستقيماً بازگو نمايم. پيامبر از منزل خديجه بيرون رفت. آن گاه خديجه دخترش فاطمه (س)را صدا كرد و به او گفت: «عزيزم! به پدر بزرگوارت بگو كه مادرم مي گويد: من از قبر هراسناكم. دوست دارم مرا در لباسي كه هنگام نزول وحي به تن داشتي كفن كرده و در قبر بگذاري.»
فاطمه سلام الله علیها به نزد پدر آمده و پيام مادرش را رساند. پيامبر آن لباس را براي خديجه فرستاد . هنگامي كه فاطمه سلام الله علیها آن را آورد، نشاط زايد الوصفي وجود خديجه را فرا گرفت. آن گاه حضرت خديجه با دلي آرام چشم از جهان فرو بست. (علی پورحسینی،فانوس هدایت)
خديجه كبري سلام الله علیها با تمام وجود و هستي خويش در راه اطاعت از پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله وسلم و جلب رضايت او كوشيد و در نتيجه در بين تمام همسران رتبه ممتاز را كسب نمود. مرحوم شيخ صدوق از امام صادق عليه السلام نقل مي كند كه آن حضرت فرمودند: «تَزَوَّجَ رَسُولُ اللهِ بِخَمْسَ عَشَرَ اِمْرَأهً … أفْضَلُهُنَّ خديجَهُ بِنْتُ خُوَيلَدِ»: رسول خدا با پانزده زن ازدواج كرد كه برترين آنان خديجه دختر خويلد بود.» (الخصال،جلد2،ص420)
(برگرفته از متن تحقیق پایانی خانم فاطمه دوستمند با موضوع سیره اخلاقی-عبادی حضرت خدیجه سلام الله علیها)