مشتاق بازگشت...
در کتاب اصول کافی در حدیثی آمده است که ذات اقدس حق می فرماید: «من از توبه و بازگشت بنده ی خود خوشحال تر می شوم از کسی که مرکب و زاد و توشه ی خود را در سفر گم نموده و از یافتن آن مأیوس شده، به ناچار سر بر زمین نهاده و به خواب رود و خود را برای هلاکت آماده سازد، ناگاه چشم باز کند و مرکب و زاد و توشه ی خود را بالای سر خود بیند».
و باز در حدیث قدسی آمده است که: «اگر آنان که پشت به من نموده اند بدانند که من چه قدر منتظر آنان هستم و به توبه و بازگشت آن ها مشتاقم، از شوق دیدار من قالب تهی می کردند و از شدت محبت من، بند بند وجود آن ها از هم می گسست».
و یا به زبان ملکی که برای دعوت بندگان می فرستد می فرماید: «من همنشین آن کس هستم که به یاد من باشد و بخشنده ی آن کس هستم که از من طلب آمرزش کند و مطیع کسی هستم که اطاعت من نماید».
حال اندکی تأمل نما و ببین این همه کرامات و تشریفات فاخر را تو به واسطه ی چه لذت و کرامتی با آن همه ذلت و خواری روز واپسین عوض می کنی و کار را به جایی می رسانی که پس از هزار سال التماس و اصرار به مالک دوزخ، او بانگ برآورد که «إنّکم ماکثون»: شما در این جا ماندگار هستید…!
(اسرارالصلوه.آیت الله میرزا جواد آقا ملکی تبریزی)