روزشمار محرم (روز سوم: یاد رقیه (س))
01 مهر 1396 توسط مدرسه علميه حضرت فاطمه الزهراء سلام الله عليها آمل
زن های مدینه برای تسلیت گفتن می آمدند پیش حضرت زینب سلام الله عليها.
حضرت زینب سلام الله عليها هم ماجرای کربلا و کوفه و شام را برایشان می گفت و آن ها هم گریه می کردند.
یک بار یاد حضرت رقیه (س) افتاد و فرمود: «وای! … مصیبت رقیه (س) در خرابه شام کمرم را خم کرد و موهایم را سپید».
آن روز مجلس ختم حضرت رقیه (س) بود توی خانه.
صحبت از موسی و طور ذوق عمرانی بس است
من پدر می خواستم، توضیح عرفانی بس است
روح کامل گشت و من هر روز لاغر می شوم
فصل تجرید است، از پیکر نگهبانی بس است
بوسه ای بر من بدهکاری ز وقت رفتنت
پس ادا کن قرض خود، این صبر طولانی بس است
شرح مویی که ندارم بیش از این از من مخواه
از پریشان حالی ام هر قدر می دانی بس است
هرچه خوردم زخم بود و زخم بود و زخم بود
دختر تو سیر شد از شام، مهمانی بس است
(محمد سهرابی)