پيشنهادها و راهكارهايی كه برای پرورش فرزندانی شايسته ، شيفته و منتظر و خدمتگزار فراهم است :
1 – رعايت آداب شرعی در ازدواج ، انعقاد نطفه ی فرزند ، تغذيه ی سالم و حلال و شرعی
2 – خواندن اذان و دعا به هنگام تولد در گوش فرزند و انتخاب نام مناسب و اسلامی
3 – ايجاد محيطی مذهبی و در حدّ و شأن و اندازه ی سن كودك در محيط منزل
4 – شروع آموزش های مذهبی از زمانی كه سخن می گويد و كلمات و جملات را درك می كند .
5 – همراه بردن به مساجد و اماكن مذهبی
6 – آشنا نمودن با زندگی پيامبران الهی و امامان معصوم عليهم السلام
7 – نام حضرت مهدی عليه السلام به عنوان آخرين امام ، پيشوا و كامل كننده ی دين خدا و تنها اميد باقی مانده ی مسلمين پس از خداوند آموزش داده شود .
8 – به او آموزش دهيم چگونه شيفته ی حضور امامش باشد ، فلسفه ی انتظار چيست و تا ظهور ايشان چه بايد كرد .
9 – آموزش عمل به احكام اسلامی در كليه ی شئونات زندگی در محيط منزل ، مدرسه و جامعه از جمله حجاب ، رفتار و اخلاق اسلامی
( نشريه ی موعود . شماره ی 32 )
در حديثی از پيامبر اكرم صلیالله عليه و آله و سلم آمده است :
« سوگند به خداوند ی كه مرا به حق برانگيخت آنان كه در عهد غيبت بر ايمان و اعتقاد به او ثابت می مانند از كبريت احمر كمتر خواهند بود » . (اعلام الوری . ص399)
كبريت احمر به معنای گوگرد سرخ است و در برخی منابع آمده كه منظور از آن معدن طلاست .
گويا كبريت احمر ، كنايه از جنس مرغوب و ارزشمند است .
(الفبای مهدويت.مجتبی تونه ای)
حضرت محمد صلی الله عليه و آله و سلم فرمودند :
« أفضل الأعمال أحمزها » (مجمع البحرين.ص297)
« أفضل أعمال أمّتی إنتظار الفرج » (بحارالانوار.ج52.ص14)
علل دشواری وظيفه ی منتظران را می توان در چهار محور زير خلاصه كرد :
1) آراستگی به عدالت و تقوا 2) آراستگی به بردباری و پايداری 3) بهره مندی از دين شناسی بنيادين 4) لزوم اصلاح طلبی و ظلم ستيزی
رسيدن به اين مراحل كاری است بس دشوار اما شدنی ! و هركس دشواری انتظار را هموار كرد در زمره ی منتظران حقيقی مولا قرار می گيرد كه امام صادق عليه السلام فرمودند : « هركس می خواهد در شمار منتظران حقيقی باشد بايد پارسايی پيشه كند و متخلّق به مكارم الاخلاق گردد » .
(بحارالانوار.ج52.ص14)
(موعودنامه.مجتبی تونه ای)
امام صادق عليه السلام به زراره فرمودند : اگر زمان غيبت را درك كردی اين دعا را بخوان :
« أللّهمّ عرّفنی نفسك فإنّك إن لم تعرّفنی نفسك لم أعرف نبيّك . أللّهمّ عرّفنی رسولك فإنّك لم تعرّفنی رسولك لم أعرف حجّتك . أللّهمّ عرّفنی حجّتك فإنّك لم تعرّفنی حجّتك ضللت عن دينی » .
( اصول كافی . ج1 . ص337 )
ماه شعبان مقدمه است برای ماه مبارك رمضان كه مردم مهيا بشوند برای ورود در ماه مبارك رمضان و ورود در « ضيافت الله » . شما وقتی كه می خواهيد به مهمانی برويد خوب ، يك موضع ديگری – غالباً البته – يك وضع ديگری خودتان را درست می كنيد ، لباسی تغيير می دهيد و يك طور ديگری وارد می شويد . آن طوری كه در خانه هستيد يك تغييری می دهيد . ماه شعبان برای اين است كه همان مهيا بودنی كه می خواهيد مهمانی برويد ، خودتان را مهيا می كنيد و سر و ظاهراتان را ، سر و صورتتان را يك قدری فرق می گذاريد با آن وقتی كه در خانه هستيد . در ضيافت خدا ، ماه شعبان برای مهيا كردن اين افراد است ، مهيا كردن مسلمين است برای ضيافت خدا ، ادبش آن مناجات شعبانيه است . من نديده ام در ادعيه ، دعايی را كه گفته شده باشد همه ی امام ها اين دعا را می خواندند ، در دعای شعبانيه اين هست ، اما من يادم نيست كه در يك دعای ديگری ديده باشم كه همه ی ائمه اين را می خواندند . اين مناجات شعبانيه برای اين است كه شما را ، همه را مهيا كند برای « ضيافت الله » .
(ماه نور.ويژه نامه ی ماه شعبان)
گاهی گفته می شود آيا در ميان اين همه مسلمان و شيعه ، 313 نفر يار و ياور حضرت مهدی عليه السلام وجود ندارد تا ايشان ظهور كنند ؟
در پاسخ اين سؤال می گوييم :
اولاً : در روايات مختلف برای ياران و اصحاب خاص حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشريف صفات و خصوصيات ويژه ای ذكر شده كه بايد در 313 نفر موجود باشد .
ثانياً : از مجموعه ی احاديث استفاده می شود كه حضرت دو دسته يار و ياور بعد از ظهور دارند : يكی ياوران خاص كه 313 نفرند و دسته ی ديگر ياوران عام كه 10/000 ياران خاص حضرت علت تامه برای ظهور ايشان نيست بلكه يكی از شرايط تحقق ظهور است . حضرت مهدی عليه السلام با كمك اين تعداد افراد ، حكومت عدل گستر جهانی را پياده خواهد كرد اما فراهم شدن اين تعداد نفر علت تامه ی ظهور نيست بلكه علل و عوامل و شرايط ديگری از جمله فراهم شدن زمينه ی لازم و مساعد برای حكومت حضرت نيز لازم است .
( هنگامه ی ظهور.علی اصغر رضوانی )
در هفتم تيرماه سال 1360، دفتر مركزي حزب جمهوري اسلامي، در حالي كه جمعي از بلندپايهترين و دلسوزترين مسؤولان نظام، هم چون آيت اللّه بهشتي رئيس ديوان عالي كشور، چهار وزير، دوازده معاون وزير و حدود سي نماينده مجلس در آن جلسه حضور داشتند، با بغض منافقان منفجر شد و 72 يار وفادار انقلاب و امام، با ذكر خدا بر لب و بدنهاي پاره پاره، به ديدار حق شتافتند. در پي اين حادثه، مردم انقلابي ايران، در سراسر كشور مجالس عزاداري باشكوهي برگزار كردند و با اين كار، نفرت عميق خود را از دشمنان انقلاب و به ويژه منافقان نشان دادند.
حضرت امام خميني رحمه الله درباره اين حادثه جانسوز فرمودند: «ملت ايران در اين فاجعه بزرگ، 72 تن بيگناه، به عدد شهداي كربلا از دست داد».
27 صندلي؛ 27 دسته گل
پس از حادثه انفجار دفتر حزب جمهوري اسلامي در هفتم تيرماه سال 1360 و شهادت جمعي از نمايندگان مجلس شوراياسلامي، نخستين جلسهعلني مجلس، سهروز بعد، يعني چهارشنبهدهمتيرماه برگزار شد. درآن روز، به يادبود آن شهيدان، 27 دسته گل، بر روي 27 صندلي مجلس قرار داده بودند.
يكي از مسئولان نظام درباره آن روز مينويسد: «نگران عدم تشكيل مجلس، به خاطر كمبود از حدنصاب لازم بودم، خوشبختانه با يك ساعت تأخير، نصاب حاصل شد و جلسه علني رسميت يافت. موفقيتي بزرگ حاصل آمد؛ چون 27 نفر نماينده شهيد داشتيم و نُه نفر مجروح؛ گرچه جمعي از مجروحان، از بيمارستان به مجلس آمدند.
تشييع شهيدان خونينبال
دو روز بعد از فاجعه هفت تير، مردم براي تشييع شهدا، در ميدان حسن آباد جمع شدند و به سوي بهشت زهرا به حركت درآمدند. شهداي پاكباخته در راه حق، يكي پس از ديگري بر روي دستهاي گرم و توانمند مردم به خاك سپرده مي شدند و تا عصر آن روزفراموش نشدني، 28 تن از شهيدان دفن شدند و تشييع بقيه، از جمله شهيد مظلوم دكتر بهشتي، به وقت ديگري موكول شد. بامداد روز بعد با اين كه دفن شهدا اعلام نشده بود، اما سيل مردم به سوي بهشت زهرا (س) سرازير شد و سرانجام در آن موقع، پيكر پاك آن شهيد مظلوم و تني چند از همسنگرانش، روي دستهاي پاك مردم به محل دفنشان انتقال يافت و پيكرآنان ـ كه پاكتر از گُل بود ـ به خاك سپرده شد.
علل فاجعه
عامل اصلي وقوع فاجعه هفتم تير، استكبار جهاني به سركردگي امريكا بود. در واقع آنها وقتي نتوانستند از پيروزي انقلاب اسلامي جلوگيري كنند، به توطئه عليه جمهوري اسلامي روي آوردند. البته طرح هاي آنها از جمله حمله نظامي و شكست در صحراي طبس، كودتاي نوژه، حمله نظامي صدام حسين و … با شكست مواجه شد. در داخل كشور با تصويب قانون اساسي جمهوري اسلامي، پايه هاي اصلي نظام مستحكم و مجلس شوراي اسلامي به دست نيروهاي اصيل انقلابي و متدين افتاد. ارتش و سپاه قدرت يافتند و حزب جمهوري اسلامي نيز صحنه سياسي كشور حضور فعالي داشت. در چنين شرايطي كه گروهك هاي داخلي مطرود مردم و مسئولين شده و از بعد خارجي نيز نظام اسلامي منسجم و مقتدر شده بود، همه نگاه ها و بغض و كينه ها متوجه حزب جمهوري اسلامي و دبير كل آن آيت الله بهشتي شد. بنابراين اجراي برنامه اي براي حذف ايشان و ديگر اعضاي حزب كه اكثراً از مجلسيان و ساير قوا بودند، در دستور كار معاندين نظام اسلامي قرار گرفت. البته انفجار دفتر حزب جمهوري معلول عوامل چندي بود كه از ديگر عوامل اين فاجعه مي توان به موارد زير اشاره كرد:
1-بركناري بني صدر از فرماندهي كل قوا و رياست جمهوري
2-حركت مسلحانه منافقين
3-رخنه و نفوذ منافقين در نهادها، احزاب و ارگان هاي اسلامي و انقلابي
4-كوتاهي در حفاظت از مسئولين و شخصيت هاي نظام
5-تاثير تبليغات سوء و سانسور فكري بر روي اعضاء و هواداران گروهك هاي محارب
6-قاطعيت، صراحت و سازش ناپذيري مسئولين و شخصيت هاي خط امامي
7-پيروزي هاي ايران در جنگ تحميلي
8-موفقيت هاي خط امام در عرصه سياسي كشور
تغيير قبله از بيت المقدس به خانه ی كعبه برای همه سؤال برانگيز بود . آن ها گمان می كردند هر حكمی بايد ثابت باشد ، می گفتند : اگر می بايست ما به سوی كعبه نماز بخوانيم چرا از همان روز اول نگفتند و اگر بيت المقدس مقدم بود كه قبله ی انبياء پيشين محسوب می شد چرا تغيير يافت ؟
دشمنان نيز ميدان وسيعی برای سم پاشی يافتند . شايد می گفتند : او در آغاز متوجه قبله ی پيامبران گذشته شد اما پس از پيروزی هايش ، نژادپرستی بر او غلبه نمود و آن را به قبله ی قوم خود تبديل كرد ! يا می گفتند : او برای جلب توجه يهود و مسيحيان ، نخست بيت المقدس را پذيرفت ، هنگامی كه مؤثر نيفتاد آن را تبديل به كعبه كرد .
لذا قرآن كريم صريحاً می فرمايد : « در اين ، يك آزمايش بزرگ برای مشخص شدن وضع مؤمنان و مشركان بود » .
(بقره.143)
بعيد نيست كه يكی از علل مهم تغيير قبله ، مسئله ی زير باشد:
از آن جا كه خانه ی كعبه در آن زمان كانون بت های مشركان بود ، دستور داده شد مسلمانان موقتاً به سوی بيت المقدس نماز بخوانند و به اين ترتيب صفوف خود را از مشركان جدا كنند . اما هنگامی كه به مدينه عهجرت كردند و تشكيل حكومت و ملتی دادند و صفوف آن ها از ديگران كاملاً مشخص شد ديگر ادامه ی اين وضع ضرورت نداشت . در اين هنگام به سوی كعبه ، قديمی ترين مركز توحيد و پرسابقه ترين كانون انبياء بازگشتند . بديهی است هم نماز خواندن بببببه سوی بيت المقدس برای آن ها كه خانه ی كعبه را سرمايه ی معنوی نژاد خود می دانستند مشكل بود و هم بازگشت به سوی كعبه از بيت المقدس بعد از عادت كردن به قبله ی نخست .
مسلمانان به اين وسيله در بوته ی آزمايش قرار گرفتند تا آن چه از آثار شرك در وجودشلن ات در اين كوره ی داغ بسوزد و پيوندهای خود را از گذشته ی شرك آلودشان ببرند و روح تسليم مطلق در برابر فرمان حق در وجودشان پيدا گردد .
(فلسفه و اسرار احكام . محمد وحيدی)
آيا علم ازلی الهی اختيار انسان را نفی می كند ؟
خير ، علم ازلی الهی بر هر حادثه ای آن چنان كه واقع می شود تعلق می گيرد و افعال اختياری انسان هم به وصف اختياريت برای خدای متعال معلوم است . پس اگر به وصف جبريت تحقق يابد بر خلاف علم الهی واقع می شود . مثلاً خدای متعال می داند كه فلان شخص در فلان شرايطی تصميم بر انجام كاری خواهد گرفت و با اختيار آن را انجام خواهد داد . پس علم ازلی الهی نه نتها منافاتی با اختيار و اراده ی آزاد انسان ندارد بلكه بالاجبار انسان را مختار می كند كه ” الانسان مختار بالاجبار “ .
(سيصد پرسش و پاسخ . احمد فاطمی)
روشنگر آفتاب ، عباس (ع) آمد
تفسير زلال آب ، عباس (ع) آمد
خيزيد گل آريد و گل افشانيد
زيرا كه گل بوتراب ، عباس (ع) آمد
ای دست تو دستگير عالم
وی در رخ تو علی (ع) مجسم
دريای عميق مهربانی
تمثال علی (ع) ، علی (ع) ثانی
مرآت حسين (ع) ، مظهر عشق
گل واژه ی ناب دفتر عشق
ای عبد خدانما ، أباالفضل (ع)
درياب مرا دمی ، أباالفضل (ع)
تلاش بچه ها زياد بود اما شهيدی پيدا نمی شد . يكی از دوستان نوار مرثيه ی ايام فاطميه (س) را گذاشت . ناخودآگاه اشك بچه ها جاری شد .
بعد از آن حركت كرديم . در حين جستجو روبروی پاسگاه مرزی بوديم . يك دفعه استخوان يك بند انگشت نظرم را جلب كرد . با سرنيزه مشغول كندن شدم . يك تكه پيراهن از زير خاك نمايان شد . مطمئن شدم شهيدی در اين جاست .
با فرياد بچه ها را صدا كردم . با ذكر « يا زهرا سلام الله عليها » خاك ها را كنار زديم . پيكر شهيد كاملاً نمايان شد . لحظاتی بعد متوجه شدم شهيد ديگری درست در كنار او قرار دارد به طوری كه صورت هايشان رو به همديگر بود . با فرستادن صلوات پيكر شهدا را از خاك خارج كرديم .
در كمال تعجب مشاهده كرديم كه پشت پيراهن هر دو شهيد بی نشان نوشته بود : ” می روم تا انتقام سيلی زهرا (س) بگيرم ” !
(راوی : بسيجيان تفحص)
خير ، مشمول شفاعت و مغفرت واقع شدن مشروط به شرايطی است كه شخص گنهكار نمی تواند يقين به حصول آن ها پيدا كند و از جمله شرايط شفاعت شدن اين است كه ايمان خود را تا واپسين لحظات حياتش حفظ كند و می دانيم كه هيچ كس نمی تواند به تحقق چنين شرايطی يقين داشته باشد .
از سوی ديگر كسی كه مرتكب گناهی شد اگر هيچ اميدی به آمرزش نداشته باشد گرفتار يأس و نوميدی می شود و همين نوميدی انگيزه ی ترك گناه را در او ضعيف می كند و به ادامه ی راه خطا و انحراف می كشاند . از اين روست كه روش تربيت مربيان الهی اين است كه همواره مردم را بين خوف و رجا نگه دارند و نه چندان به رحمت الهی اميدوارشان كنند كه دچار « امْن از مكر الهی » شوند و نه چندان آنان را از عذاب بترسانند كه گرفتار « يأس از رحمت الهی » گردند .
(سيصد پرسش و پاسخ.احمد فاطمی)
ميلاد گل رسول (ص) و زهرا (س) وعلی (ع) است
زيرا كه جهان خجسته زين نور جلی است
ما را دگر از روز جزا بيمی نيست
چون بر دل ما عشق حسين بن علی (ع) است
ای پناه مستمندان يا حسين بن علی (ع)
ای دوای دردمندان يا حسين بن علی (ع)
كشتی راه نجات ما گنه كاران
رس به فرياد غريبان يا حسين بن علی (ع)
اخلاص: امام با آن همه زهد و تقوی و پاک دامنی که زبان زد خاص و عام بود هیچ گاه حتی برای یک مورد هم ندیده و نشنیده ایم که امام خویش را بستاید و بعضی افراد ساده لوح برای این که به دیگران بقبولانند که ما چه قدر خوب هستیم و دنیای نیستیم به خود حالت تأمل و تفکر گرفته و چشم به آسمان دوخته و آه می کشند. امام همیشه از این نوع رفتار شدیداً متنفر بوده و به این افراد که می خواستند بفهمانند که بله ما هم اهل دل و معرفت هستیم امام به آن ها می فرمود (موفق باشید یا الان وقت این حرف ها نیست)
آگاهی و علم امام: علوم مختلف اند و امام به دنبال معلوماتی می رفتند که بیشتر هدایت انسان ها را تضمیمن می کند، امام در جنبه ی فقاهت اعلم بودند و فهرست ارزش علمی تنها در جنبه ی فقاهت اینهاست: 1 – لغت شناسی 2 – علم صرف و نحو 3 – معانی بیان 4 – علم کلام 5 – علم درایت 6 – علم رجال 7 – سیره و… علاوه بر این ها در علوم دیگر اسلامی از قبیل فلسفه و عرفان نیز مدارج بلندی را پیموده اند.
جهاد و حرکت امام: امام با این همه اخلاص و علم هیچ گاه خود را در حصار زهد و در بند علم نیاورده و در این فکرها بودند که چگونه باید علم خود را در فتنه ها و حوادث برای توده ها ظاهر سازد. امام علی رغم همه مشکلات و تهدیدها راه خود را انتخاب می کرد ند، راه آزاد زیستن و یا با شرف مردن که راه همه انبیاء است و روشنگری را ابراهیم وار بر دوش خود حمل می کردند و از منزل به فیضیه و از آن جا به حرم و به خیابان و به منزل علماء می رفتند و سخنرانی های پیاپی و اعلامیه و حرکت دادن مردم در برابر ظلم را آغاز كرده و رنج تبعید و زندان و شهادت فرزند را به دوش می کشيدند.
شرح صدر امام: «فمن یرد الله إن یهدیه یشرح صدره للاسلام »کسی را که خداوند اراده می کند و او را هدایت فرماید سینه اش را برای اسلام باز می کند. نقش رهبری و تصمیم گیری های مقام رهبری بسیار مهم است و دشمان از همین ناحیه ضربه هایی وارد می کنند. تلاش برای منحرف کردن اذهان عمومی مردم از گرایش به رهبری مملکتی امام و رو در رو قرار دادن امام با سایر علما و قدرت طلبی دینی که دشمنان این ها را انجام می دادند تا ضربه بر پیکره جامعه ی اسلامی وارد کنند. و هم چنین از طریق اهانت و انتسابات بی مورد و پاره کردن عکس و.. که تا شاید امام به میدان مبارزه و هل من مبارز طلبیدن بیاید ولی در تمامی این پیشامدها نه تنها امام سوژه به دست دشمن نمی دادند بلکه با شرح صدر و تأمل و اندیشه با همان فن حریف، دشمن را از پا در می آوردند.
اطمینان امام: امام در تمام فراز و نشیب ها و سختی های زندگی خود حتی یک لحظه دچار اضطراب و تزلزل نگردیده اند و همیشه جازم و مصمم بوده اند. امام همانند کوهی استوار نه تنها ذره ای مضطرب نبوده بلکه باعث سکون خاطر و اطمینان سایرین گردیده اند. آنان که خداوند را با تمام وجود دریافته و حجاب ها و پرده ها را با بصیرت و عمل برداشته و به حد باور و یقین رسیده اند این گونه بوده اند.
گروهی اشكال كرده اند كه حضرت علی عليه السلام با آن توجه خاصی كه در نماز داشتند و حتی تير را از پای ايشان در آوردند و متوجه نشدند ، چگونه ممكن است صدای سائلی را شنيده و به او توجه پيدا كنند ؟
پاسخ : حضرت علی عليه السلام در نماز كاملاً متوجه خدا بوده و از خودشان و امور مادی كه با روح عبادت سازگار نيست بركنار بوده اند ولی شنيدن صدای فقير و كمك كردن به او توجه به خويشتن نيست بلكه عين توجه به خداست و به تعبير ديگر كار حضرت ، عبادت در ضمن عبادت است . به علاوه غرق شدن در توجه به خداوند اين نيست كه اختيار خود را از دست بدهند و يا بی احساس شوند بلكه با اراده ی خويش توجه خود را از آن چه در راه خدا و برای خدا نيست برمی گيرند . اين جا نماز عبادت و زكات هم عبادت است و هر دو در مسير رضای خداست . بنابراين توجه حضرت صرفاً برای خدا بوده است و دليلش نزول آيه ی زير است كه به تواتر ثابت است :
« إنّما وليّكم الله و رسوله و الّذين آمنوا يقيمون الصّلوه و يؤتون الزّكوه و هم راكعون »
(سوره ی مائده.آيه ی 55)
(اصول اعتقادات.اصغر قائمی)
تقوا را بر دو قسم مثبت و منفی تقسيم كرده ، گفته اند :
تقوای منفی آن است كه انسان برای محفوظ ماندن از شرّ هوای نفس و وسوسه های شيطان ، زندگی در اجتماع را رها كند و گوشه ی عزلتیبرگزيند تا دامنش آلوده نگردد چنان كه برخی برای رسيدن به اين هدف نيروها و اميال خود را سركوب يا برایآن مانع ايجاد میكنند .
بزرگیديدم اندر كوهساری قناعت كرده از دنيا به غاری
چرا گفتم به شهر اندر نيايی كه بار بندی از دل برگشايی ؟
بگفت آن جا پری رويان نغزند چو گِل بسيار شد پيلان بلغزند
اما تقوای مثبت آن است كه انسان نيرو و قدرتی در خود ايجاد كند تا بتواند به كمك آن با كژی ها و انحراف جامعه مبارزه كند و برای نجات از لغزش های اخلاقی و عقيدتی نيازی به عزلت نشينی و گوشه گيری نداشته باشد .
بايد توجه داشت كه تقوای مثبت از اهميت بيشری برخوردار است زيرا انسان مسلمان در برابر جامعه مسئوليت دارد و بايد با مبارزه كردن با كژی ها و انحرافات برایاصلاح و هدايت آن تلاش كند . اين مبارزه از كسی برمی آيد كه اولاً : صحنه ی جامعه را ترك نكند و ثانياً : از صيانت و حفاظت درونی برخوردار باشد تا خود مبتلا نگردد . كسی كه از صحنه ی اجتماع گريزان است هرگز نمی تواند برای اصلاح آن تلاش و كوششی داشته باشد .
صاحب دلی به مدرسه آمد ز خانقاه بشكست عهد صحبت اهل طريق را
گفتم ميان عالم و عابد چه فرق بوَد تا اختيار كردی از آن اين فريق را ؟
گفت آن ، گليم خويش به در برد ز موج وين جهد می كند كه بگيرد غريق را
(نشانه های پرواپيشگی.آيت الله جوادی آملی)
در فكه به دنبال پيكر شهدا بوديم . نزديك غروب مرتضی در داخل يك گودال پيكر شهيدی را پيدا كرد . با بيل خاك ها را بيرون ريخت . هر بيل خاك را كه بيرون می ريخت مقدار بيشتری خاك به داخل گودال برمی گشت !
نزديك اذان مغرب بود . مرتضی بيل را داخل خاك فرو كرد و گفت : فردا برمی گردم .
صبح به همراه مرتضی به فكه برگشتيم . به محض رسيدن به سراغ بيل رفت . بعد آن را از داخل خاك بيرون كشيد و حركت كرد !
با تعجب گفتم : آقا مرتضی كجا می ری ؟
نگاهی به من كرد و گفت : ديشب جوانی به خواب من آمد و گفت : « من دوست دارم درفكه بمانم . بيل را بردار و برو ! »
(راوی:از بسيجيان تفحص)
مرد مادی از امام صادق عليه السلام پرسيد : چرا خداوند يك دسته را شريف و با ويژگی های نيك و دسته ی ديگر را پست و با خصائص زشت پديد آورده است ؟
حضرت فرمودند : « شريف كسی است كه اطاعت خداوند كند و پست كسی است كه نافرمانی او كند ».
پرسيد : آيا در ميان مردم ذاتاً گروهی بهتر از گروه ديگر نيستند ؟
امام فرمودند: « نه ، تنها ملاك فضيلت و برتری ، ” تقوا ” است ».
مرد مادی پرسيد : به عقيده ی شما همه ی فرزندان آدم در اصل يكسانند و ملاك امتياز تنها تقوا است ؟
حضرت فرمودند : « آری ، چنين يافتم كه آفرينش همه از خاك است . پدر و مادر همه ، آدم و حوا عليهم السلام هستند . خدای يكتا آن ها را آفريده و آن ها بندگان خدايند . البته خدای عزّوجلّ از فرزندان آدم گروهی را انتخاب كرده ، تولد آن ها را پاكيزه ساخته و بدن های آنان را پاك نموده و در صلب پدران و رحم مادران آن ها را از آلودگی حفظ كرده و از ميان آن ها پيامبران را انتخاب نموده است كه آن ها پاكيزه ترين شاخه های آدم هستند و فلسفه ی اين امتياز اين است كه خداوند هنگام آفرينش آن ها می دانست كه آن ها از او اطاعت می كنند و همتايی برای او نمی گيرند . پس علت اين امتياز و مقام بلند ، اطاعت و عمل آن هاست…» .
(بحارالانوار.ج10.ص170)
مجلس شورای اسلامی را می توان به قلب انسان تشبيه نمود ، سلامت قلب تضمينی است بر سلامتی كل بدن و بيماری اش خطری است برای تمام پيكر انسان . به همين دليل امام خمينی رحمه الله عليه در خصوص مجلس شورای اسلامی فرمودند :
1) مجلس است كه اساس يك كشور را به اصلاح می كشد يا اساس يك كشور را رو به فساد می برد .
2) مجلس عصاره ی زحمت های طاقت فرسای ملت مسلمان و فراهم آمده از الله اكبر های مردم است .
حضرت آيت الله خامنه ای نيز در خصوص اهميت مجلس شورای اسلامی چنين فرمودند :
1) مجلس شورای اسلامی يك مركز اساسی انقلاب و مظهر حضور اراده ی مردم در صحنه های گوناگون سياسی و اجرايی است .
2) سلامت نظام وابسته به سلامت مجلس است .
(فرازهايی از معارف اسلامی.الهامی نيا،يوسفيان)
بلاها و مصائب مؤمنين باعث زياد شدن درجاتشان و گاهی برای تنبيه و بيداری آن ها و در مواردی كفاره ی گناهان آن هاست كه تمامش لطف خداوند بر مؤمنين است .
امام صادق عليه السلام فرمودند : « مؤمن هميشه گرفتار غم و غصه است تا برايش گناهی نماند ».
( بحارالانوار.ج67 )
امام رضا عليه السلام فرمودند : « مريضی «مؤمن باعث رحمت و پاك شدن اوست و برای كافر لعنت برای اوست و هميشه برای مؤمن مريضی هست تا برايش گناهی نماند ».
( بحارالانوار.ج81 )
(اصول اعتقادات.اصغر قائمی)